خطبة البيان و خطبه هاي منسوب به اميرمؤمنان(ع) - صفحه 79

پنجم، مشارق الأنوار كه به سال 773ق، نوشته شده و كلماتى را از آنچه به عنوان خطبه لؤلؤه مشهور است، در ضمن خطبه افتخار آورده است. ۱
گرچه مضمون اصلى خطبه در همه اين كتاب ها ملاحم و پيش گويى هاى مربوط به آخرالزمان است و مشتركاتى با هم دارند، ليكن متنى كه در المجموع الرائق آمده، بسيار طولانى و با ديگر كتاب ها تفاوت جدى دارد. خزاز با اشاره به خطبه لؤلؤه مى گويد:
امام در آخر اين خطبه فرمود: من به زودى از ميان شما كوچ مى كنم و به سوى غيب رهسپار مى شوم. پس منتظر فتنه امويان و پادشاهى كسراها و از بين رفتن احكام الهى و... باشيد. سپس فرمود: شهرى به نام زورا بين دجله و دجيل و فرات بنا مى شود و به آجر و گچ و طلا و نقره و لاجورد و... تزيين مى گردد و پادشاهان بنى شيبصان ـ كه 24 نفرند ـ پى در پى در آن حكومت مى كنند. در ميان آنان سفاح و مقلاص و جموح و هذوع و مظفر و مؤنث و نزار و كبش و... خواهد بود و آن گاه قائم حق چهره خواهد گشود... بدانيد كه خروج او ده علامت دارد كه اولش طلوع ستاره دنباله دار است. ۲
ابن شهرآشوب و ابن طاووس بخشى را از آنچه در كفاية آمده، نقل مى كنند؛ گرچه كلمات آنها تفاوت جدى دارد. همان بخش از خطبه در آخر خطبه افتخار كتاب مشارق وجود دارد. از طرفى آنچه در المجموع الرائق به نام خطبه لؤلؤه آمده و بسيار طولانى است، مطالب منابع پيش گفته را ندارد. ممكن است همه اينها از يك خطبه نقل مى كنند، ولى هر كدام قسمتى از آن را انتخاب كرده و نامى بر آن نهاده اند؛ چنان كه در كفاية الأثر خوانديم كه اين مطالب در آخر خطبه لؤلؤه آمده؛ يعنى مؤلف، تمام آن را نقل نكرده است.

سند خطبه لؤلؤه

گفته شد كه از اين چند كتاب، تنها كفاية الأثر و المجموع الرائق سند خطبه را بيان مى كنند. گرچه برخى راويان اين اسناد، مانند جابر بن عبداللّه و ابو سعيد خدرى و علقمة بن قيس مشهورند، اما بيشتر راويان اين طرق شناخته شده نيستند و جز جابر، مجموع راويان هر دو طريق، عامى مذهب اند و برخى از آنها تنها در سند همين روايت نام برده شده اند. بنابراين، اعتبارى به اين اسناد نخواهد بود.
از نظر متن نيز گفته شد كه عبارت ها در متن هر كتاب مختلف است. قطع نظر از اين اشكال و همچنين اختلاف در نام خطبه، اشكالات ديگرى به شرح زير در اين نقل ها وجود دارد:

1.مشارق الأنوار، ص ۲۶۲.

2.كفاية الأثر، ص ۲۱۳.

صفحه از 82