تحريف «مكارم الاخلاق» و عكس العمل فقهاي شيعه - صفحه 193

تحريف «مكارم الأخلاق» و عكس العمل فقهاى شيعه

رضا استادى

در ميان تأليفات دانشمندان، به مواردى بر مى خوريم كه با گونه اى دخل و تصرف در آثار ديگران، از قبيل منظوم، تلخيص، تبويب، تنظيم، تنقيح و يا تهذيب نمودن يك اثر و گاه حذف بخشى از آن، كتابى نو به محافل علمى و فرهنگى عرضه كرده اند؛ مانند: منظومه«سبائك الذهب» علامه سمنانى ۱ از«كفايةالأصول» آخوند خراسانى؛ تلخيص محدث قمى از مجلد غدير«عبقات» ميرحامد حسين به نام«فيض القدير»، ۲ و نيز تلخيص هم ايشان از«معراج السعاده» نراقى و«حليةالمتقين» و «حقّ اليقين» علامه مجلسى؛ ۳ تبويب و تنظيم فاضل مقداد از«قواعد» شهيد اوّل به نام«نضد القواعد»؛ ۴ تنقيح و تهذيب يكى از معاصران از«الصواعق المحرقه» ابن حجر؛ ۵ يا حذف بخشهايى از كتاب «تقريب المعارف» ابوالصلاح كه به مصلحت جهان اسلام نبود، در هر دو تحقيق و تصحيح و چاپ آن(البته در مقدمه كتاب، موارد حذف، يادآورى شده است). ۶
اين گونه تصرفات، اگر به آن اشاره شود و انگيزه درستى داشته باشد، ـ هر چند عدّه اى نپسندند ـ به خودى خود، ناپسند نيست و اما اگر تغييرات و حذف و تحريفاتى صورت پذيرد و به آن تذكر داده نشود، هر چند با نيت خير باشد، خيانت محسوب مى گردد؛ فرقى نمى كند كه به وسيله شيعه و در متون اهل سنّت باشد، يا برعكس.
كتاب«مكارم الأخلاق» ابونصر حسن بن فضل طبرسى(فرزند صاحب «مجمع البيان») در ايران، عراق، لبنان و مصر، چندين بار چاپ شده است؛ اما در چاپ هاى مصر، صدها تصرف بيجا صورت پذيرفته است، بدون آنكه حتى اشاره اى به آنها شده باشد. ۷
استناد كتاب«مكارم الأخلاق» به حسن بن فضل طبرسى، جاى ترديد ندارد و چون از زمان تأليف، مورد توجه علما و محدّثان قرار گرفته، و از مصادر و مآخذ حديثى شيعه به شمار مى آمده ، نسخه هاى خطى آن فراوان بوده و هست. ۸ اين نسخه ها جز اينكه برخى تحرير اول و برخى تحرير دوم است، ۹ هيچ تفاوتى با هم ندارند و آغاز و انجام، عدد ابواب و فصول، مطالب باب ها و فصل هاى كتاب، در تمام نسخه ها يكسان است.
سرّ مصون ماندن كتابهاى حديثى و احاديث آنها از تحريف و دستكارى، اين بوده كه در طول تاريخ، محدثان و فقيهان ما اصل امانت در نقل را در حدّ وسواس مراعات كرده، كتابهاى حديثى را نزد يكديگر قرائت مى كردند و اگر يك كلمه به دو يا چند شكل در نسخه ها ضبط شده بود، همه را به عنوان«نسخه بدل» ياد مى كردند و در فقه الحديث و شرح احاديث، همه احتمالات موجود در يك كلمه و يا جمله را مورد توجه قرار مى دادند ۱۰ و نيز نسخه هاى خطّى كتب روايى را بدون هيچ اجر و مزدى و فقط براى حفظ آثار اهل بيت(ع) تصحيح مى نمودند، مانند تصحيح نسخه خطى«تهذيب الأحكام» شيخ طوسى، توسط شهيد ثانى(كه در كتابخانه آيةالله مرعشى موجود است).
متأسّفانه پس از پيدايش و رواج صنعت چاپ، مشاهده مى شود كه در تعدادى از كتابهاى چاپ شده عامه، توسّط مصحّحان و ناشران اهل سنّت، تصرّفاتى انجام شده و برخى مطالبى كه به نفع شيعه و مؤيّد مكتب تشيّع بوده، از اين كتابها حذف گرديده، يا مورد دخل و تصرّف قرار گرفته است. ۱۱
مرحوم محمدباقر همدانى بهارى(م 1333ق) يكى از كسانى است كه در حدّ توان و تتبّع خود، تحريفاتى را كه در كتابهاى اهل سنّت انجام شده، نشان داده است و كتابى به نام«التنبيه على ما فعل بالكتب من التحريف» را در اين زمينه تأليف كرده است. ۱۲
وى، در جريان تحقيقات خود، متوجه شده است كه چاپ مصر «مكارم الأخلاق» طبرسى، مورد تحريف و تصرّف قرار گرفته است و رساله اى به نام«تسديد المكارم و تفضيح الظالم فى بيان تحريف مكارم الأخلاق» تأليف كرده است. ۱۳
وى در مقدمه«تسديد المكارم» مى نويسد:
«مكارم الأخلاق» را در مصر، مكرّر به طبع رسانيده اند، با تصحيفات بسيار و تغييرات بى شمار؛ و در آن درج نموده اند مطالبى را كه معين و مؤيّد مذهب عامّه و مبطل مهمّاتى از مطالب مذهب شيعه است؛ لذا همت گماشتم كه مواضع تحريف را تعيين نمايم.
بحمداللّه و حسن توفيقه، شش نسخه قلمى كه بعضى از آنها به طول زمان، خرابى پيدا كرده بود و نسخه خود را[با هم] مقابله نمودم. ديدم حضرات، كتاب مزبور را برداشته، به طور دلخواه نموده اند… در اصل كتاب، چيزهايى كه موافق ميل آنها نيست، هست كه آنها را اسقاط كرده اند.
و نيز در پايان كتاب نوشته اند:
بدان كه كتاب «مكارم الأخلاق» را الى حال(1308هـ.ق) آنچه حقير ديده ام، چهار چاپ كرده اند و چند موضع از مواضع تحريف را در آنها[چاپ دوم، سوم، چهارم] ملاحظه نمودم[كه] مثل همين چاپ اول است. حصل الفراغ من تسويد هذه الأوراق… سنة1308 بعد تصحيح أصل الكتاب بسنتين تقريبا.
رساله«تسديدالمكارم»(نسخه موجوددركتابخانه مدرسه فيضيه) به قطع خشتى در 42صفحه و شامل مقدمه، سه فصل و خاتمه است. در مقدمه رساله به چهار مطلب اشاره شده است:
1ـ براى طولانى نشدن رساله، از ذكر تحريفاتى مانند تبديل«صلى اللّه عليه وآله» به «صلى اللّه عليه وسلم» و «عليهم السلام» به«رضى اللّه عنه» يا«كرم اللّه وجهه» كه در سراسر كتاب انجام شده، و نيز حذف، تغيير و تبديل برخى از اسم ها در سند روايات، صرف نظر مى شود.
2ـ براى اينكه معلوم گردد نسخه چاپ مصر تحريف شده است ـ و نه اينكه مثلا از روى نسخه اى كه با ساير نسخه ها تفاوت داشته چاپ شده باشد ـ كافى است كه مواردى از آن با مآخذش مقايسه شود.
3ـ تحريف ها و تصرف ها در چاپ مصر به اندازه اى زياد است كه نمى توان اين كتاب چاپ شده را به طبرسى نسبت داد.
4ـ استناد «مكارم الأخلاق» به طبرسى دوم، به قدرى مشهور است كه نياز به سند ندارد. در تعدادى از اجازات، ابونصر حسن بن فضل با عنوان«صاحب كتاب المكارم» ياد شده است. ۱۴
در فصل اول«تسديدالمكارم»، هشتاد مورد از مواردى كه چيزى به عبارت كتاب افزوده شده، نشان داده شده است، مانند افزوده شدن جمله«ولأبى بكر بالصّديقية» در ميان دو جمله حديث:«لى بالنبوّة و لعلىّ بالولاية».
در فصل دوم، هفتاد و پنج مورد از مواردى كه چيزى از عبارت كتاب حذف شده، مشخص شده است؛ مانند حذف جمله«وأسئلك بحقّ الإسم الذى جعلته عند محمّد و عترته».
در فصل سوم، سى و نه مورد از موارد تغيير و تبديل را ياد كرده است؛ مانند تبديل جمله «عن الصادق ـ عليه السلام ـ» به «عن بعض الفضلاء»، و تبديل«و فى صحيفةالرضا» به «قال بعض العلماء»، و تبديل«عن أميرالمؤمنين» به «عن بعض العارفين».
مرحوم بهارى در هر سه فصل، اشاره مى كند كه عدد تحريفها زياد است و حذف ها و تبديل ها خيلى بيشتر از عددهاى ذكر شده است؛ زيرا در بسيارى از موارد، تحريفات يك صفحه، متعدد بوده و او همه آنها را يكى به شمار آورده است.
مرحوم بهارى، پس از تصحيح «مكارم الأخلاق» به منظور چاپ متن صحيح و كاملى از كتاب، ۱۵ رساله«تسديد المكارم» را به نظر تعدادى از علماى بزرگ حوزه علميه نجف مى رساند تا نظر خود را در مورد رساله و تحريفات چاپ مصر، اعلام دارند. انتشار نظريات اين بزرگان به ضميمه رساله«تسديد» يا در مقدمه چاپ صحيح«مكارم» مى توانست نشان دهنده اعتراض حوزه نجف به خيانت فرهنگى برخى ناشران و اهل قلم مصر باشد. از جمله آن بزرگواران مى توان به افراد زير اشاره كرد:
1ـ ميرزا حبيب اللّه رشتى، صاحب كتابهاى «غصب» و «اجاره»،
2ـ شيخ محمدحسن مامقانى، صاحب «حاشيه مكاسب» و «بشرى الوصول»،
3ـ حاج ميرزاحسين حاج ميرزا خليل طهرانى،
4ـ حاج ميرزا حسين نورى، صاحب «مستدرك الوسائل»،
5ـ ملا حسينقلى همدانى، معلم اخلاق و عارف معروف،
6ـ سيد محمدكاظم طباطبايى، صاحب «العروةالوثقى»،
7ـ شيخ محمّدطه نجف، صاحب «اتقان المقال»،
8ـ آخوند ملا محمدكاظم خراسانى، صاحب «كفايةالأصول»،
9ـ ميرزا محمدحسن شيرازى(ميرزاى بزرگ)، صاحب فتواى تنباكو.
اظهارنظر اين بزرگواران در پنج صفحه آخر رساله، به خط و مهر خودشان، مندرج و موجود است.

1.صاحب كتاب «حكمت بوعلى» كه در پنج جلد چاپ شده است. كتاب «سبائك الذهب» در قطع جيبى، چاپ سنگى شده است.

2.فيض القدير، توسط دفتر تبليغات اسلامى قم و مؤسسه در راه حق، جداگانه چاپ شده است.

3.تلخيص محدّث قمى از «معراج السعادة» و «حلية المتقين» مكرر چاپ شده است. از چاپ تلخيص وى از «حقّ اليقين» اطلاعى ندارم.

4.چاپ انتشارات كتابخانه آية اللّه مرعشى(قم).

5.نسخه چاپى آن را در كتابخانه مؤسسه در راه حق ديده ام.

6.چاپ اول اين كتاب، با تحقيق و تصحيح اين جانب و از سوى انتشارات جامعه مدرسين قم صورت گرفت و چاپ دوم آن توسط آقاى فارس تبريزيان تحقيق و منتشر شده است.

7.اين كتاب پيش از اينكه در ايران چاپ شود، چهار بار و بلكه بيشتر در مصر چاپ شده است: سالهاى ۱۳۰۰، ۱۳۰۳ و ۱۳۰۶ق. در «فهرست كتابهاى چاپى عربى» مشار، چاپ مصر در سالهاى ۱۳۰۴ و ۱۳۲۱ هم ياد شده، كه ممكن است اشتباه باشد. از جمله چاپهاى ايران:تهران، ۱۳۷۶هـ.ق، دارالكتب الاسلامية، به تصحيح سيد علاءالدين علوى طالقانى؛ قم، ۱۴۱۴هـ.ق، انتشارات اسلامى، به تحقيق علاء آل جعفر؛ تهران، ۱۳۶۵هـ.ش، انتشارات فراهانى، به ترجمه سيدابراهيم ميرباقرى؛ قم، چاپ دوم، ۱۳۷۵هـ.ش، انتشارات دارالعلم، تنها باب۱و۲ و به نام«اخلاق در حوزه». از جمله چاپهاى لبنان: بيروت، چاپ ششم، ۱۳۹۲هـ.ق، مؤسسه اعلمى، با تعليقات محمد حسين اعلمى؛ بيروت، چاپ دوم، ۱۴۱۱هـ.ق، دارالبلاغة. چاپ عراق: كربلا،مهسسه اعلمى، چاپخانه نعمان، به تصحيح سيد علاءالدين علوى طالقانى.

8.در همين مقاله مى خوانيد كه شش نسخه در نجف در دست مرحوم بهارى و شش نسخه ديگر در تهران در دست حاج شيخ محمود بروجردى بوده كه براى تصحيح از آنها بهره برده اند.

9.چاپ سنگى سال ۱۳۱۱ق، از روى نسخه تحرير اول و چاپ سنگى ۱۳۱۴ و چاپ هاى بعد كه در ايران، عراق و لبنان انجام شده، از روى نسخه تحرير دوم است.

10.كافى است به «مرآة العقول» علامه مجلسى كه شرحى بر «كافى» است، مراجعه شود.

11.از اين روست كه گفته مى شود برخى از نسخه هاى چاپ قديم صحاح ستّه، از چاپهاى معتبر است.

12.مرحوم شيخ محمدباقر بهارى همدانى، متوفاى ۱۳۳۳، صاحب تأليفات متنوعى است، از جمله: الطلع النضيد فى إبطال المنع من لعن يزيد(چاپ ۱۳۱۶ق، در تهران)؛ الدعوة الحسينيه(پيرامون استحباب گريه بر سيدالشهداء ـ ع ـ، چاپ ۱۳۹۹)؛ المقالات فى اثبات الإسلام(پاسخ اشكالات برخى از نصارا به قرآن، چاپ ۱۳۹۹)؛ السلاح الحازم فى دفع المظالم(پاسخ و ردّ ابن حجر هيثمى است كه نكوهش معاويه را جايز نمى داند)؛ نثاراللباب فى تقبيل التراب و إستحباب تقبيل العتبة من المشاهد المشرفة؛ ايضاح الخطاء( در ردّ استبداد)؛ رسالة العصمة فى ردّ من أنكر عصمةالأئمة(ع). و تأليفات فراوان و متنوّع ديگركه علاّمه طهرانى در «أعلام الشيعة» (قرن چهاردهم) و نيز جاى جاى «الذريعة» ياد كرده است (رجوع كنيد: معجم مؤلفى الشيعة، ص۷۷). مرحوم بهارى، كتابخانه مهمى داشته است شامل نسخه هاى خطى و تأليفاتش. نگارنده از سرنوشت آن بى اطلاع است و متأسفانه نسخه«التنبيه…» در دست نيست. معلوم باشد كه اين بزرگوار، غير از مرحوم بهارى مؤلّف «تذكرة المتقين» است.

13.اين رساله در«الذريعة»(ج۴، ص۱۷۵) ياد شده است. علامه طهرانى، اصل آن را عربى مى داند كه توسط خود مؤلف به فارسى ترجمه و نيز در نوبت ديگرى تلخيص شده است؛ اما نسخه خطى «تسديد المكارم» در كتابخانه مدرسه فيضيه قم، فارسى مى باشد و در آن اشاره اى به ترجمه بودنش نشده است. مطابق نوشته مؤلف در پايان كتاب، تأليف آن در سال ۱۳۰۸ به پايان رسيده و دو سال طول كشيده است ( يكى از نمونه هاى صرف وقت براى تصحيح كتابها همين است كه ايشان دو سال مشغول مقابله و تصحيح «مكارم الأخلاق» بوده است).

14.يكى از بهترين دليل هاى استناد كتاب به مؤلّف، اين است كه در اجازات علماى سلف، ياد شده باشد (مثل اينكه در اجـازه علامـه حلّى بـه شـاگردش آمـده باشـد: اجـازه مى دهـم كه نهج البلاغه سيد رضى را از من روايـت كنى. اين عبارت، يكـى از بهترين دليلها بر استنـاد نهج البلاغه بـه سيد رضى است).

15.امّا اين كار انجام نشده و از اين نسخه تصحيح شده بسيار ارزنده، اطلاعى در دست نيست.

صفحه از 205