دامنه حجّيت احاديث تفسيری - صفحه 14

مربوط به حوزة هست و نيست و هم در مقام عمل و التزام به شؤون مربوط به بايدها و نبايدها، به اين اخبار ترتيب اثر مي‌دهند.
با عنايت به تقرير سيرة عُقلا در حجّيت خبر واحد، در حوزة دين، تمامي اين گونه‌‌ها در تفسير نيز معتبر شمرده مي‌شوند. و در صحّت تمسّک به آنها در تفسير، فرقي ميان حيثيت فقهي و تعبّدي آيات، با حيثيت تفسيري و کشف مفاد و مدلول آنها نيست. ۱

محدوده حجّيت طيف احاديث توسعه تعبّدي

در گروه احاديث مشمول توسعة تعبّدي، يعني خبر ثقه و گونه‌هاي ملحق به آن ـ که وثوق به صدورش پيدا نشده باشد ـ ميزانِ احراز و پيدايش وثوق تعبّدي به صدور خبر، در حدّي نيست که مسمّاي عرفي کشف و انکشاف و دلالت، صدق کند. از اين رو، عنوان تفسير، يعني کشف و بيان دلالت آيه، بر چنين مستنداتي صادق نخواهد بود، ليکن به دليل اعتبار اين احاديث در فقه و موارد تعبّدات شرع مطهَّر، در حيثيت عمليِ مربوط به آيات قرآن، قابل استناد خواهند بود. اين بخش از روايات، حتّي در حيثيت تفسير آيات فقهي نيز معتبر شمرده نمي‌شوند، بلکه تنها در حيثيت فقهي و تعبّديِ آيات فقهي شمرده مي‌شوند.

راز تفصيل بين اخبار عقلايي و توسعه تعبّدي

با اين‌که هر دو طيف از اخبار (عقلايي و توسعة تعبّدي) در حجّيت، نيازمند به تأمين اعتبار از سوي شرع هستند، راز اين تفصيل در حجّيت احاديث معتبر، در نقاط سه گانه ذيل نهفته است:
الف. تعريف تفسير و ماهيت ثبوتي و واقعي آن، ب. وجود حدّاقلّ مسمّاي کشف و انکشاف و دلالت در خبرهاي معتبر عقلايي، ج. نبود چنين ميزاني از احراز و انکشاف وجداني در احاديث طيف توسعة تعبّدي.
تفسير، کشف مراد از الفاظ و ترکيب‌هاي مشکل است ۲ و کشف کردن مفسِّر از مراد قرآن، فرع بر وضوح و ظهور و تبيّن آن براي خود مفسّر است. خبرهاي معتبر عقلايي به ميزاني از انکشاف و وضوح و ظهور برخوردار هستند که مسمّاي عرفي کشف و انکشاف و دلالت و تفسير، صادق باشد. بر خلاف گروه احاديث مشمول توسعة تعبّدي ـ که به دليل عدم وثوق به صدورشان، قوّت احتمال صدق و صدور اين احاديث، به حدّي نمي‌رسد که صدق مسمّاي عرفي کشف و انکشاف و دلالت آيات مورد تفسير، حاصل باشد ۳ و بر پاية آن ماهيت تکويني تفسير، يعني کشف و بيان و دلالت آيه با چنين مستنداتي تأمين نخواهد بود ـ دلايل تعبّد به خبر حيثيت‌هاي تعبّد بردار را اعتبار مي‌بخشند، نه آن‌که با تعبّد شرعي،

1.ر.ك: مدخل التفسير، ص۱۷۴ ـ ۱۷۵ .

2.«التفسير هو إيضاح مراد الله تعالي من كتابه العزيز» ( البيان في تفسير القرآن، ص۳۷۹)؛ «التفسير هو كشف المراد عن اللفظ المشكل» (مجمع البيان، ج۱، ص۱۳، الفنّ الثالث من المقدّمة)؛ نيز ر.ك: لسان العرب، ج۵، ص۵۵؛ همين مقاله، مبحث «تعريف تفسير و ماهيت حجّت تفسيري» .

3.زيرا فرض در اين گونه خبرها عدم حصول وثوق نوعي به صدورشان است و گرنه، همانند احاديث موثوق الصدور، از اخبار معتبر عقلايي شمرده مي‌شدند .

صفحه از 22