هذا الاحتمال، و فرضه کالمعدوم، و أمّا القطع بالخلاف و بعدم مطابقة الخبر للواقع فلا يعقل التعبّد بعدمه، لأنّ کاشفية القطع ذاتية، و حجّيته ثابتة بحکم العقل الضروري، اذن فلا بدّ من اختصاص دليل الحجّية بغير الخبر الذي يقطع بکذبه و بمخالفته للواقع. ۱
اين بيان، خالي از مسامحه در تعبير نيست؛ زيرا در مقام بيان شرايط حجّيت در خبر تنها قطع به خلاف را ذکر ميکند و ساير مراتب فقدان وثوق به صدور خبر را ذکر نميکند.
2. ملاک اعتماد بر خبر توسعة تعبّدي: اين ميزان در نظرية توسعه تعبّدي نيز عدم قطع به خلاف نيست، بلکه عدم پيدايش تُهَمه، يعني وجود مسمّاي احراز، از باب وثوق نوعي به نوع خبر است.
ب. ملاکات و شرايط حجّيت در دلالت خبر: مستند تفسيري، علاوه بر اشتمال بر ميزان موجب وثوق از قوّت سند، نيازمند دلالتي به ميزان قابل اعتماد است. اين دلالت يا به نصّ و صراحت است و يا به ظهور. دلالت خبر زماني قابل اعتماد است که شرايط حجّيت دلالت هر يک از نصّ و ظاهر محرز باشد. شرايط دلالي خبر عبارتاند از:
1. عدم مخالفت نصوص و ظواهر حديث با يقينيات: هرگاه اموري چون: اوّليات، بديهيات، مشاهدات، فطريات، متواترات و حقايق وحياني و يا هر امر موجب قطع جازم، با مضمون حديثي مخالفت غير قابل جمع دلالي داشته باشد، از مقام اعتبار ساقط خواهد بود. ۲
2. احراز عدم اراده معناي خلافْ: در دلالت مبتني بر ظهور، احتمال خلاف به طور وجداني منتفي نيست، ليکن اگر به طريقي عدم احتمال خلاف، قابل احراز باشد، دلالت ظهوري، حجّيت پيدا خواهد کرد.
بر اين اساس، مستند تفسيري، علاوه بر سند معتبر، نيازمند دلالتي به ميزان قابل اعتماد است و چون در ظواهر، احتمال ارادة معناي خلاف ظاهر از سوي متکلّم، منتفي نيست، حجّيت اين ظواهر مشروط به کاوش از احتمالات منافي ظهور است تا تطابق مدلول تصوّري با مدلول تصديقي و تطابق ارادة استعمالي با ارادة جدّي احراز گردد.
ويژگيها و شرايط حاکم بر کتاب و سنّت و برخي متون ديگر ۳ اقتضا دارد که گونههاي قراين پيوسته و ناپيوسته مورد ملاحظه قرار گيرند و اين نياز به کاوش و تنقيب دارد. ۴
فحص از مخصّص و ديگر قراين ناپيوسته، بايد به ميزاني باشد که موجب اطمينان شخصي و يا وثوق نوعي به نبود چنان قرايني باشد. طبيعي است که پيدايش اطمينان و وثوق در موضوعات و موارد متفاوت، تابع ميزان قوّتي است که هر مورد و گونهاي به تناسب خصوصيات موارد ميطلبد.
3. عدم تفکيک بين حجّيت و تفسير: البتّه اگر در آية مشتمل بر هر گزارة مهمّ اعتقادي يا غير اعتقادي، ظهور و دلالتي، از درون آيه يا از حديث و يا از انضمام اين دو، حاصل شود، و قرايني بر خلاف
1.البيان في تفسير القرآن، ص۳۹۹ .
2.ر.ك: همان .
3.مانند قانون نامهها و ديگر متون از اين دست .
4.اين فحص از احتمال خلاف، معمولاً در محاورات عرفي، منحصر به ملاحظه قراين پيوسته حالي و مقالي است. از اين رو، ظواهر حاصل از محاورات عرفي نياز به تفسير ندارند؛ زيرا با وضوح كلام در معنايي ظاهر و قابل اخذ، نقاب و ابهامي براي كلام باقي نميماند تا نياز به تفسير داشته باشد. بلي در محاورات عرفي نيز اگر قرينهاي ناپيوسته بر معناي خلاف ظاهر نمايان گردد، اعتبار ظهور ياد شده ساقط ميگردد .