دامنه حجّيت احاديث تفسيری - صفحه 6

ثلاثي مجرد مي‌کند. ۱ تفسير در اصطلاح مفسّران و عالمان ديني، با عباراتي متقارب يا مشابه هم تعريف شده که عبارت است از کشف و تبيين مراد متکلّم از الفاظ و ترکيب‌هاي مشکل. ۲
طبيعي است که اين کشف و تبيين و عناوين مرادف آن، فرع پيدايش انکشاف مدلول و مراد براي خود مفسِّر است؛ يعني بايد مسمّاي عرفي وضوح و انکشاف و دلالت داشتن بر معنايي حاصل شود تا کشف، و يا عناوين مرادفي چون: ايضاح، دلالت، بيان و تبيين، صدق نمايد.

ماهيت حجّت در تفسير

مراد از حجّيت در تفسير، مفهوم لغوي آن است که حجّت وجداني و اصولي را شامل مي‌شود؛ زيرا دلايلي که مفسّر براي اثبات گزاره‌هاي خود به کار مي‌گيرد، اعمّ از حجّت وجداني و حجّت اصولي، داراي دو ويژگي منجّزيت و معذّريّت است تا هم بتواند مفاد و مداليل آيات را با نگاه واقع بينانه بفهمد و منتقل سازد و هم وظايف عملي و تعبّدي نهفته در دامنة آيات فقهي را احراز کند؛ يعني هم در جهات تفسيري و هم در جهات تعبّدي تأمين حجّت نمايد.

قطع يا اعتبار قطعي ملاک حجّيت مستند تفسيري

با عنايت به حرمت تفسير به رأي، ۳ اذعان به هر حکم و گزارة تفسيري يا بايد مبتني بر حجّتي وجداني باشد؛ مانند علم و اطمينان، و يا با دليلي قطعي حجّيت و اعتبار يافته باشد. پس مستند تفسيري ما خواه برگرفته از دلالت خود آيات و يا از سنّت و يا آميزه‌اي از آن دو باشد، اگر آن مستند، خود قطعي نباشد، بايد دليل اعتبارش قطعي باشد. ۴ به کمتر از اين، معنايي را نمي‌شود اثبات نمود و به اسم تفسير يا تأويل، به کتاب خدا نسبت داد.

1.اين صرفاً از باب دلالت كثرت مباني بر كثرت معاني نيست، بلكه اساساً باب تفعيل براي اين معنا وضع شده است. ر.ك: الكتاب، ج۲، ص۲۸۲، ۳۸۳ و ۲۹۳؛ تاج العروس، ج۲، ص۳۵۱ و ج۱۵، ص۷۲۸؛ المخصَّص، ج۴، السفر ۱۴، ص۷۳؛ المصباح المنير، ص۳۵۹؛ الخصائص، ج۱، ص۲۲۳؛ المحتسب في تبيين وجوه شواذّ القراءات، ج۱، ص۸۱، ۸۲ و ۱۹۴؛ شرح الشافية، ج۱، ص۹۲، ۹۳ و ۹۹، ۱۶۷ .

2.امين الدين طبرسي، ابن الأعرابي، راغب و... : «التفسير هو كشف المراد عن اللفظ المشكل (مجمع البيان، ج۱، ص۱۳ (الفنّ الثالث من المقدّمة)؛ ر.ك: لسان العرب، ج۵، ص۵۵؛ التفسير و المفسّرون، ج۱، ص۱۳ (به نقل از راغب در ص۴۷ از مقدمة تفسيرش)؛ «كشف المراد عن اللفظ المشكل و التركيب المغلق» (حاشيه عوالي اللئالي، ج۴، ص۱۰۴)؛ «كشف المبهم و رفع القناع» (حاشية شرح ملا صالح مازندراني بر اصول الكافي، ج۲، ص۱۲۵)؛ «كشف الغطاء و دفع الإبهام» ( الفروق اللغوية، ص۱۳۳)؛ «كشف المراد عن اللفظ المشكل و ردّ أحد الاحتمالين إلي ما يطابق الظاهر» (البرهان في علوم القرآن، ج۲، ص۱۴۹)؛ «كشف القناع... لكنّ الظاهر أنّ المراد بالرأي ـ فهي النهي عن التفسير بالرأي ـ هو الاعتبار العقلي الظنّي الراجع إلي الاستحسان، فلا يشمل حمل ظواهر الكتاب علي معانيها اللغوية و العرفية» (فرائد الاصول، ج۱، ص۱۴۲) .

3.با توجه به تعريف تفسير اطلاق اين عنوان بر تفسير به رأي مبتني بر مجاز و تسامح است .

4.ر.ك: البيان في تفسير القرآن، ص۳۹۷: «التفسير هو إيضاح مراد الله تعالي من كتابه العزيز، فلا يجوز الاعتماد فيه علي الظنون و الاستحسان و لا علي شي‌ء لم يثبت أنّه حجّة من طريق العقل، أو من طريق الشرع... و لا بدّ للمفسّر من أن يتّبع الظواهر الّتي يفهمها العربي الصحيح، أو يتبع ما حكم به العقل الفطري الصحيح فإنّه حجّة من الداخل... أو يتّبع ما ثبت عن المعصومين(...» .

صفحه از 22