تدوين حديث(7): منع تدوين حديث؛ پیامدها و بازتابها - صفحه 14

فراوان حديث نوشتم و آنگاه تباه كردم. دوست مى داشتم دارايى و فرزندانم را فدا مى كردم و احاديث را تباه نمى ساختم. ۱
هشام بن عروه مى گويد:
پدرم در «يوم الحرّة» ۲ كتابهاى فقهـى خـود را آتـش زد. پس از آن، همـاره مى گفت: بودن آن نگاشته برايم دوست داشتنى تر بود تا بودن فرزندان و اموالم. ۳
يزيد بن هارون مى گويد:
از دانش يحيى بن سعيد، سه هزار حديث حفظ كردم و چون مريض شدم، نصف آن را فراموش كردم. ۴
آورده اند كه شعبى گفته است:
تا به امروز هيچ خطى بر سفيدى كاغذ ننوشتم. هر حديثى كه نقل كردم، آن را حفظ كرده ام؛ امّا آن قدر از دانش و حديث فراموش كرده ام كه هر كس بدانها دست مى يافت، دانشمند مى گشت. ۵
عبيدة بن عمرو سلمانى (مردى از فقيهان كوفه كه نگاشته هاى بسيارى داشت) در هنگام مرگ، همه را تباه ساخت و گفت:
مى ترسم كسانى بدانها دست يابند و از آنها وارونه بهره گيرند. ۶
شعبة بن حجّاج از منصور بن معتمر نقل مى كند كه مى گفت:

1.تقييد العلم، ص۶۰؛ جامع بيان العلم، ج۱، ص۳۲۶

2.روزى كه به سال ۶۳ هجرى، سپاهيان جنايت پيشه شام به مدينه حمله كردند و بسى قتل كردند و فساد به بار آوردند.

3.الطبقات، ج۹، ص۱۷۵؛ المصنّف، عبدالرزاق، ج۱۱، ص۴۱۵؛ جامع بيان العلم وفضله، ج۱، ص۳۲۶

4.تذكرة الحفاظ، ج۱، ص۱۳۹

5.همان، ص۸۴

6.طبقات ابن سعد، ج۷، ص۱۲۷

صفحه از 17