تدوين حديث(7): منع تدوين حديث؛ پیامدها و بازتابها - صفحه 18

ببندد، نشيمنگاهش آكنده از آتش باد.
اين روايت را محدّثان فريقين نقل كرده اند، ۱ و برخى از عالمان بر تواتر آن تصريح كرده اند.
شهيد ثانى ـ رضوان اللّه عليه ـ نوشته است:
ممكن است ادعا شود كه حديث «من كذب علىّ متعمدا…» متواتر است؛ چه آنكه كسان بسيارى از صحابه آن را گزارش كرده اند؛ گفته مى شود راويان آن، 62 تن از صحابه بوده اند. ۲
عالم جليل، ميرزا حبيب اللّه خويى نوشته اند:
اين حديث نبوى را بسيارى گزارش كرده اند و آن را متواتر دانسته اند و بر وجود روايات مجعول و دروغ ـ در مقابل كسانى كه آن را انكار كرده و يا مستبعد

1.در منابع حديثى اهل سنّت، اين روايت با طرق بسيار نقل شده است. ابن جوزى مى گويد: آن را ۹۸ نفر از صحابيان گزارش كرده اند. سپس به تفصيل، طرق حديث را گزارش كرده است (الموضوعات، مكتبة التدمريّه، ج۱، ص۵۳ به بعد). در اين نقلها زمينه اى براى صدور حديث آورده اند كه برخى آن را به نقد كشيده اند (همان،ص۵۱ پانوشت؛ لمحات فى تاريخ السنة، ص۲۹). به هر حال، آن زمينه پذيرفتنى باشد يا نه، صدور روايت قطعى است. در منابع شيعى، چگونگى صدور با توجه به وجود جريان كذب و جعل رقم خورده است و كهن ترين منبعى كه آن را آورده است، كتاب «مختصر اثبات الرجعه» و «اثبات الرجعه» فضل بن شادان است (مجله تراثنا، ش۱۵، ص۲۰۲) كه آن را از «سليم» نقل مى كند. روايت، در كتاب سليم (نسخه موجود) نيز هست (ج۲،ص). محقق كتاب در جهت يافتن منابع و مصادر ديگرى براى حديث، حديث را از كتاب سليم، با استناد به سليم، از غير كتاب سليم، و از طريق ديگر غير از سليم، گزارش كرده است. (همان، ج۳، ص۹۷۰ـ۹۷۲ و نيز ر.ك به: بصائر الدرجات، ص۱۹۸؛ اكمال الدين، ص۲۸۴؛ نهج البلاغة، ص۳۲۵، الأصول من الكافى، ج۱، ص۶۲؛ مقباس الهداية، ج۱، ص۱۱۵؛ مستدركات المقباس، ج۴، ص۶۲ به نقل از منابع بسيار؛ تفسير العياشى، ج۱، ص۲۴۶؛ شرح ابن أبى الحديد، ج۱۱، ص۳۸) بايد بيفزاييم كه منابع اهل سنّت، حديث را «من كذب على…» دارند، بدون مقدمه اى كه در متن نقل كرديم.

2.الرعاية فى علم الدراية، ص۶۹

صفحه از 17