تدوين حديث(7): منع تدوين حديث؛ پیامدها و بازتابها - صفحه 22

بسته مى شد. چون چنين شد، دروغ بستن بر رسول اللّه(ص) فراوان گشت و دستهاى آلوده سياست بازان، حديث بازى كردند و تباهى آفرينان، سنّت را تباه ساختند، بويژه به روزگار حاكميت معاويه و گروه تجاوزگر، كه هرج و مرج آفرينى دجّالان بر جامعه اسلامى چيره شد و بازار باطل سرايان و ياوه گويان گرفت.
بى گمان ابوبكر و عمر مى توانستند امت را از اين تباهى و شر، با تدوين سنّت بدان گونه كه گفتيم، در امان دارند و قطعا شايستگى اين شيوه را مى دانستند، و شايد آنان به لزوم تدوين از ما آگاه تر بودند؛ لكن آنچه ساخته و پرداخته بودند و بدان دل بسته بودند، با سخنان صريح پيامبر در لزوم تدوين سنّت همسوى نبود… و انا اللّه وانا اليه راجعون! ۱
كلام شرف الدين كه از سر سوز و دردگذارى به قلم آمده است، بسى گوياست و آن بزرگوار كه در فهم اسلام و تاريخ اسلام و چگونگى شكل گيرى جريانها و زمينه هاى آنها و پى آمدهاى تصميمهاى خلفا و… آشناترين چهره برجسته روزگارش بود، اين سخن را ـ كه در گزارش، آن را اندكى به اختصار آورديم ـ با توجه به نقش «عدم تدوين» در «جعل» و «وضع» و پى آمدهاى آن رقم زده است و با توجه به اشراف عظيم آن بزرگوار بر تاريخ اسلام مى توان آن راحجّتى استوار دانست.
عالم هوشمند مصرى، محمود ابوريّه نوشته است:
از جمله آثار تأخير تدوين تا سالهاى آغازين قرن دوم، گسترش باب «وضع» و شكل گرفتن جريان «جعل» و گسترش دروغ بود، تا بدانجا كه هزاران هزار روايت برساختند و بگستردند و سپس اينها به آثار و نگاشته هاى مؤلفان وارد شد و در خاوران و باختران جامعه اسلامى به عنوان حديث نشر يافت. ۲
نمونه هاى اين دامن گسترى حديث در نقل (پس از منع تدوين) را مى توان در گستردگى

1.النصّ والاجتهاد، تحقيق ابومجتبى، ص۱۴۳و ۱۴۴

2.أضواء على السنّة المحمدية، ص۱۱۸ و نيز: ص۲۸۵ و ۲۸۶

صفحه از 17