گفته شاخت، «دانشمند نماينده كوفيان» است، ۱ با چشم پوشى از احاديث راجع به وى كه يا كاملا بصرى اند يا بصريان در آنها نقش دارند، مقدار مهمى از مطلب هاى كوفى در دست داريم كه در آنها وى مخالف نگارش حديث رخ مى نمايد.
وى دوست ندارد كتابى از وى باقى بماند. ۲ وى گزارش مى دهد كه آنان نگارش را زشت مى شمرند. ۳ او خود نيز نگارش را تاييد نمى كرد. ۴ وى در برابر دانشجويى كه مى خواهد درباره يادداشت هاى مكتوب از او بپرسد، تسليم نمى شود. ۵
در مقابل، كوشش هايى صورت گرفت تا او را طرفدار كتابت قلمداد كند؛ اما كمتر اطمينان بخش بوده است. در حديث حنفى ـ كه طبق آن، ابراهيم تغيير عقيده داده است ـ ۶ مخالفت بنيادينى با نگارش، مسلّم شمرده شده است. شگرد ديگر، اين است كه ابراهيم را وادار كنند كه به خوددارى از نگارش اعتراف كند، و يا آن را محكوم كند. از او مى پرسند: «چرا در روايت، از همشهرى و همروزگارت سليم بن ابى جعد(م 97) بدترى؟». وى پاسخ مى دهد: «سليم نوشت؛ اما من ننوشتم». ۷ حديث هايى كه حاكى از نوشتن حمّاد در حضور ابراهيم است، به تلويح بر چيزى جز رضايت ضمنى ابراهيم دلالت ندارند ۸ و اين نظر ابراهيم كه نوشتن يادداشت ها(اطراف) زيانى ندارد، نوعى امتياز است، نه تسليم در برابر نگارش حديث. ۹ بنابراين، همه اين مطلب ها يا به تلويح
1.همان، ص۲۳
2.تقييد، ص۴۷a
3.همان، ص۴۷e
4.همان، ص۴۸a؛ سنن، شماره۴۶۲
5.جامع، ص۶۸، س۹؛ طبقات، ج۶، ص۱۸۹، س۲۲
6.نك: بالا، بند۳۲
7.تقييد،ص۱۰۸cـ ۱۰۸d؛ طبقات، ج۶، ص۲۰۳، س۱۹؛ جامع، ص۷۰، س۵؛ سنن، شماره۴۸۱
8.نك: بالا، بند۳۳، پانوشت۱۴۹
9.جامع، ص۷۲، س۱۶؛ و نك: پايين، بند۱۰۰