اين نظريه را اخيرا شولر بار ديگر بيان و تأييد كرده است. ۱ قطعا مى توان تصور كرد كه نظريه هاى شفاهى گرا توانسته است به صورت وقفه اى در شروع سختگيرى در ميان فقها عمل كند. اما گلدزيهر هيچ مدركى فراهم نكرد كه بتواند نظريه او را اثبات كند؛ و در حالى كه شولر كوشيده است تا اين نقص را جبران كند، تنها متنى كه به عنوان شاهد ارائه كرده( كه به نظر بجا مى رسد)، مربوط به بى ميلى عمروبن دينار است به اينكه رأى شخصى اش نوشته شود. ۲ چنان كه ملاحظه خواهد شد، بى ميلى عمرو از اين بابت، تك و تنها نيست؛ اما رأى شخصى، حديث نيست و من موردى را سراغ ندارم كه در آن،ميل به انعطاف پذيرى با مخالفت با نگارش حديث مربوط باشد. اينكه مخالفان نگارش نمى بايد چنين هدف زشتى را اعلام كنند، البته قابل درك است؛ اما اينكه طرفداران نگارش نمى بايد اشاره اى جدلى به چنان انگيزه ناخوشايندى كنند ـ اگر چنان انگيزه اى وجود داشت ـ به سختى باور كردنى است .همچنين، يكى از اشكالات اين نظريه را بايد اين مطلب دانست كه مكتب قديم حنفى، طرفدار نگارش بود. ۳
110ـ شمارى از شخصيت ها در نارضايى عمروبن دينار انبازند. زيدبن ثابت صحابى گاه با نوشته شدن آنچه مى گويد مخالفت مى ورزد، به اين دليل كه گفته هايى وى، تنها نظر او هستند و بنابراين ممكن است اشتباه باشند ۴ (در روايتى ديگر، آنچه مورد بحث است به روشنى حديث است، و چيزى گفته نشده كه بتواند به منزله علاقه مندى به انعطاف پذيرى تعبير شود). ۵ سعيدبن مسيّب در حديثى به سؤال كننده اى املا
1.شولر، همان، ص۲۲۴، ۲۲۵ـ۲۲۷؛ و مقايسه كنيد با: ص۲۳۲ـ ۲۳۳ به بعد.
2.طبقات، ج۵، ص۳۵۳، س۱۵
3.نك: بالا، بند۳۲؛ بنابراين، نقل قول فان اس از گلدزيهر و شولر با اشاره به ابويوسف، نابجاست(Van Ess, Theologie, I, p. ۱۸۹,no.۱۶ و نك: بالا، بند۳۳، پانوشت۱۴۸). نيز مقايسه كنيد با: شولر، همان، ص۲۲۴، با استشهاد از سخن العشّ[مصحّح كتاب تقييد.م] درباره نمايندگان متأخر اهل رأى.
4.جامع، ج۲، ص۱۴۳، س۲۴؛ طبقات، ج۲/۲، ص۱۱۷، س۸
5.تقييد، ص۳۵a؛ جامع، ص۶۳، س۲۱