را مى سازد. سوم، در زرتشتيگرى، مدركى از مخالفت با نگارش در دست نيست؛ به عكس، ادبيات زرتشتى داراى گزارش هاى بسيار از وجود نسخه يا نسخه هاى مكتوب اوستاست كه پيش از غلبه مقدونيان وجود داشته، تا اينكه اسكندر شرير آنها را معدوم ساخته است. ۱
120ـ شايد اين مطلب نيز درخور ذكر نباشد كه نظراتى را از فقيهان ساسانى مى يابيم كه از منابعى كه آشكارا مكتوب بودند، نقل شده است؛ در حالى كه در محفل هاى قديم اسلامى چنين مطلب هايى اصولا به طور شفاهى نقل مى شد.«ماتكان هزار داتستان» پر از اشاره به منابع مكتوب است. ۲ بنابراين،ما نقل قول هايى از نظرات فقيه وايايار را به شكل هايى مانند«چنان كه وايايار نوشت»، «وايايار نوشت كه…» ۳ مى يابيم؛ اين وايايار يكى از چند فقيه ساسانى بوده كه مى توان تاريخ زندگانى او را تعيين كرد؛ يعنى زمان فرمانروايى خسرو يكم(فرمانروا از531 تا 579 ميلادى) يا نسل بعدى. ۴
121ـ تنها حديث دينى مربوط ديگر، حديث يهوديت است و چون مخالفت مسلمانان با نوشتن ريشه يهودى دارد، در اين باره در نوشته هاى بعدى بحث خواهم كرد.
1.Bailey, zoroastrian problems, pp.۱۵۱f, ۱۵۳; shaked, Dualim in transformation, p.۱۱۱.
2.براى آگاهى از اين اثر، نك: G. Bartholomae, zum sasanidischen Recht ، چاپ شده در پنج بخش درSitzungsberichte der Heidelberger Akademie der Wissenschaften, philosoplisch-historische klasse, Heidelberg, ۱۹۱۸-۲۳. و اكنون نك: M. Macuch, Das Sasanidische Rechtsbuch Matakdan i hazar datistan )Teil II( Wiesbaden, ۱۹۸۱.
3.Bartholomae, zum Sasanidischen Recht , no. III )Jahrgang ۱۹۲۰,۱۸. Abhandlung(, p.۴۴; no. V )Jahragng ۱۹۲۳,۹. Abhadlung(, pp۸, ۳۹. ؛و نك: Macuch, Matakdan, p.۴۰, line۴=p.۱۶۴.
4.J.p. de Menasce, Feux et fondations dans le droit sassanide, paris, ۱۹۶۴, pp.۲۵f,۴۹.