لذا تصميم گرفتم جز آراى شيعه و ائمه(ع)، چيزى را نقل نكنم. ۱
و طبق نقل آية اللّه خويى، ابن ابى عمير، حدود هشتاد تن شاگرد و راوى داشته است كه از وى روايت كرده اند؛ راويانى چون: على بن مهزيار [مازيار] اهوازى، فضل بن شادان، ابراهيم بن هاشم، حسين بن سعيد اهوازى؛ صفوان بن يحيى، احمد بن محمد بن عيسى اشعرى، عبدالعظيم حسنى، ابو عبداللّه برقى، عبدالرحمان بن ابى نجران تميمى، عبداللّه بن صلت قمى، عبداللّه بن احمد بن نهيك نخعى، عبيداللّه بن احمد. ۲
كشّى از قول استاد خود (عياشى) مى نويسد:
من از على بن حسن بن فضّال شنيدم كه او مى گفت: محمّد بن ابى عمير، فقيه تر از يونس بن عبدالرحمان و نسبت به او برتر و شايسته تر است. ۳
وى در علم نجوم و كلام نيز دست داشته است. ۴
در عصر خلافت هارون الرشيد و نيز مأمون، تصدّى كرسى قضا در بغداد به او پيشنهاد شد و او از پذيرش اين منصب امتناع ورزيد؛ و لذا سختى ها ديد و به دستور مأمون، چهار سال زندانى شد و تمامى اموالش ضبط گرديد و هنگامى كه از زندان خلاصى يافت، در نهايت تنگدستى بود. ۵
شيخ صدوق نقل مى كند:
شغل ابن ابى عمير، بزازى بوده است. هزار درهم از شخصى طلب داشت. بر اثر گرفتارى هايى كه پيدا كرد، اموال، حجره و خانه اش مصادره شد و سرمايه اش از دست رفت و تنگدست شد. شخص مديون شنيده بود كه ابن ابى عمير در راه اعتقاد خود همه اموالش را از دست داده و اكنون سخت محتاج
1.رجال الكشى، ص۵۹۰، ش۱۱۰۵؛ تنقيح المقال، ج۲، ص۶۲؛ تفسير القمى، ج۱، ص۱۱(مقدمه).
2.معجم الرجال الحديث.
3.رجال الكشى، ص۵۸۹، ش ۱۱۰۳ و ص۵۹۱، ش۱۱۰۶
4.ر.ك به: سفينة البحار، چاپ جديد، ج۲، ص۳۶۶
5.رجال الكشى، ص۵۹۰ و ۵۹۱