اصحاب اجماع(2) - صفحه 117

است؛ لذا خانه مسكونى خود را معادل همين مبلغ فروخت و پول آن را نزد ابن ابى عمير برد تا دين خود را بپردازد.
به در خانه ابن عمير رفت و در زد. ابن ابى عمير بيرون آمد و شخص مديون را ديد كه ده هزار دهم را به او تسليم كرد و گفت: اين طلب شماست كه در ذمه من بود.
ابن ابى عمير از او پرسيد كه پول را چگونه تهيه كرده است؛ چون مى دانست كه بدهكار، فرد ثروتمندى نيست و فراهم كردن چنين پولى برايش آسان نيست. از اين رو به شوخى گفت: آيا به تو ارثى رسيده يا كسى مالى به تو بخشيده، يا از عايدى مستغلات است؟ مرد گفت: هيچ كدام نبوده است. من خانه ام را فروخته ام تا اداى دين كنم. محمد بن ابى عمير گفت: ذريح محاربى از امام صادق(ع) برايم حديثى نقل كرد كه: «لايخرج الرّجل عن مسقط رأسه بالدين؛ آدمى را به خاطر قرض، از وطن خود بيرون نمى كنند».
پس از آن به لفظ جلاله سوگند ياد كرد كه «با اين كه حتّى به يك درهم آن نيز محتاج هستم؛ امّا پول خانه مسكونى تو را نمى پذيرم». ۱
ابن بطّه درباره تأليفات وى مى گويد: «ابن ابى عمير، 94 كتاب تأليف كرده است»؛ ليكن متأسفانه اين آثار از بين رفت و تنها در بعضى از كتب، نامى از آنها برجاى مانده است كه برخى از آنها از اين قرارند: النوادر، الاستطاعة والأفعال، الردّ على أهل القدر والجبر، الامامة، البداء، المتعة، مسائل عن الرضا(ع)، الملاحم، يوم وليلة، الصلاة، مناسك الحج، الصيام، الرضاع، الطلاق، النكاح، التوحيد، المعارف، اختلاف الحديث. ۲
درباره اين كه چرا هيچ اثرى از آثار اين بزرگمرد به دوران ما نرسيده است،

1.سفينة البحار، چاپ جديد، ج۲، ص۳۶۶؛ الاختصاص، ص۸۶؛ من لايحضره الفقيه، ج۳، ص۱۱۲؛ تهذيب الأحكام، ج۶، ص۱۹۸

2.ر. ك به: رجال النجاشى، ص۳۲۷؛ الفهرست، ص۲۱۸

صفحه از 115