يونس پس از نقل اين حديث، چنين ادامه داد:
من به عراق آمدم و در آنجا تعدادى از اصحاب امام باقر(ع) و عدّه فراوانى از اصحاب امام صادق(ع) را يافتم. از آنان حديث شنيدم و كتابهايشان را گرفتم. سپس آنها را بر امام رضا(ع) عرضه نمودم. امام، بسيارى از آنها را انكار كرد و نپذيرفت كه حديث امام صادق(ع) باشد و به من فرمود: ابوالخطاب بر امام صادق(ع) دروغ بست؛ خدا لعنتش كند! و تا به امروز نيز پيروان ابوالخطاب، اين حديثهاى ساختگى را در كتابهاى اصحاب امام صادق(ع) مى گنجانند. پس نپذيريد كه حديث مخالف قرآن از ما باشد؛ چون هرگاه سخن بگوييم، موافق قرآن و سنّت مى گوييم.
يونس بن عبدالرحمان با شناختى كه از مسير انتقال حديث به معاصران خود مى دهد، عرضه را به عنوان يكى از راه هاى نقّادى و پالايش «حديث» و «مجموعه هاى حديثى»، باز مى شناساند. او و ابن فضّال، خود، كتابهاى «فرائض» و «ديات» را بر امام رضا(ع) عرضه مى كنند.
از هر دو گونه عرضه (منفرد و مجموعه اى) بر امام رضا(ع)، نمونه هايى را ارائه مى كنيم:
الف. عرضه مجموعه احاديث
يك. كتاب فرائض: اين كتاب، احكام ارث را در خود جاى داده است و به احتمال فراوان، جزئى از كتاب «جامعة» يعنى همان دستنوشته هاى حضرت على(ع) از املاى حضرت رسول(ص) است. ۱
زراره ۲ و محمد بن مسلم ۳ و ابوبصير ۴ اين كتاب را ديده و احكام متعدّدى از آن
1.الكافى، ج۷، ص۱۱۲، ح۱و ص۱۱۹، ح۱ و ص۱۲۵، ح۲
2.همان، ص۹۴، ح۳و ص۸۱، ح۴
3.همان، ص۹۳، ح۱و ص۱۱۳، ح۵
4.همان، ص۸۱، ح۶ و ص۱۱۹، ح۱ و ص۱۲۶، ح۲