عرضه حديث بر امامان (2) - صفحه 151

1ـ3. بلندى مضمون حديث

پيشوايان ما، هدايت همه انسانها و از جمله دانشمندان داراى انديشه هاى ژرف را به عهده دارند. آنان اگر هم محبّانه و پدرانه و گاه كودكانه با ما و به مقدار عقلمان سخن مى گويند، ۱ امّا هرگاه ظرفيّت و تحمّلى در راوى مى يافتند، او را از سرچشمه فيض خود، محروم نمى گذاشتند و علمى سنگين را به اندازه تحمّلش، زيور شانه هايش مى ساختند. ۲
اين راويان مؤمن و كار آزموده، به حفظ و عدم انتقال اين احاديث گرانبها به نامحرمان راز، مكلّف مى شدند و گاه كه اين مخزن، سر گشوده مى گشت و حديثى از پرده بيرون مى افتاد، شنونده جان به لب رسيده، به حضور امام مى شتافت؛ زيرا او نيز مكلّف بود به انكار حديث نپردازد و به دنبال معناى صحيح آن روان شود. ۳
ابان بن ابى عياش، احساسى اين گونه نسبت به برخى احاديث كتاب سليم بن قيس هلالى پيدا مى كند كه به امام سجاد(ع) عرض مى كند:

۰.جعلت فداك!إنّه ليضيق صدرى ببعض ما فيه. ۴

۰.فدايت شوم! از برخى احاديث آن، سينه ام تنگ شده است.

وحمزة بن طيّار به احاديثى همين گونه مى رسد كه به هنگام عرضه خطبه هاى امام باقر بر امام صادق(ع)، خطاب «كفّ و اسكت؛ باز ايست و سكوت كن» ۵ را از ايشان دريافت مى كند؛ زيرا كه «لايسعكم فى ما ينزل بكم ممّا لا تعلمون، إلاّ الكفّ عنه والتثبّت والردّ إلى

1.بحارالأنوار،ج۱، ص۸۵، ح۷ و ص۱۰۶، ح۴

2.بنگريد به توصيف امام صادق(ع) از ذريح محاربى در: الكافى، ج۴، ص۵۴۹، ح۴ كه در بخش نخست مقاله نيز آمده است.

3.بنگريد به: بحارالأنوار،ج۲، ص۱۸۲ (باب «إنّ حديثهم صعب مستصعب… والتسليم لهم والنهى عن ردّ أخبارهم»).

4.كتاب سليم، ج۲، ص۵۶۰

5.الكافى، ج۸، ص۵۱، ح۱۰

صفحه از 169