عرضه حديث بر امامان (2) - صفحه 156

اين مسئله مورد استناد قرار گيرند و در برخى حديثها اين استناد واقع شده است. به احتمال فراوان، زراره از آيه ها و استناد امامان به آنها آگاه بوده و همين موجب ترديد او شده است. از اين رو، مدّتها از خود مى پرسيده كه آيه بيست و سوم سوره بنى اسراييل (وقضى ربّك…) منظور است يا همان آيه چهاردهم سوره لقمان كه راوى گفته است. از اين رو، در اولين فرصت به حضور امام باقر(ع) مى رسد و مى گويد:

۰.جعلت فداك! حديث جاء به عبدالواحد. قال: نعم! قلت: أيّة آية هى؟ التى فى لقمان أو فى بنى اسرائيل؟ فقال: التى فى لقمان. ۱

۰.فدايت شوم، حديثى را عبدالواحد نقل كرده است. فرمود: آرى! گفتم: كدام آيه منظور است؟ آن كه در سوره لقمان يا آن كه در بنى اسرائيل است؟ فرمود: آن كه در لقمان است.

در اينجا زراره احتمال زياده كردن راوى (در روايت) را به امام عرضه كرده و پاسخ گرفته است.
زراره، خود نيز مرجعى براى ديگران است تا درستى و يا نادرستى نقل به معناى راوى را بنماياند. عمر بن اذينه كه در نقل و عرضه احاديث ارث كوشش فراوان كرده است، حديثى (از امام باقر) را هم از محمد بن مسلم و هم از بكير مى شنود؛ ولى الفاظ آن را حفظ نمى كند. او به حضور زراره مى رسد و مى گويد آنچه كه از محمد بن مسلم شنيده، مانند همان است كه بكير برايش گفته است؛ ولى الفاظ حديث را با همان تفصيل به خاطر نسپرده است؛ گرچه مضمون و معنا را مى داند. او سپس حديث را عرضه مى كند و تأييد زراره را مى گيرد.
شيخ صدوق، نمونه ديگرى نيز گزارش كرده است كه بر حديث حضرت رسول(ص) عبارتى افزوده اند.

۰.قيل للصادق(ع)إن الناس يروون عن رسول اللّه(ص) أنّه قال:«إنّ الصدقة لاتحلّ

1.بحارالأنوار،ج۲۲، ص۲۰۹، ح۲۵؛ ج۲۳، ص۲۶۹، ح۱۹؛ ج۳۶، ص۸، ح۸ و ۹ و ۱۰و ۱۲ و ۱۶

صفحه از 169