دفاع از حديث(6) - صفحه 178

شش. ارتباط زنان و مردان نامحرم با هم، اصولا زمينه ساز فساد و تحريك كننده است و در صورتى كه ضرورت و لزومى در كار نيست، حذف اين ارتباط، شايسته و بايسته تر است و اين حقيقتى است كه روايت بدان اشاره دارد و نيازمند توضيح بيشتر نيست. البته در مواردى، براساس ضرورت و لزوم، اين اصل ممكن است شكسته شود؛ ولى در هر صورت، مطلوب بودن اين اصل در شرايط عادى و عمومى، جاى حرف نيست.
هفت. ناقد محترم نوشته است كه با توجه به اين حديث، آيه قرآنى كه دستور مى دهد مردان و زنان چشم بازگيرند و يا چشم فرونهند و يا خيره نگاه نكنند، بى معنا مى شود. به ايشان بايد گفت: اگر در يك جا بگويند «براى زنان شايسته است هيچ ارتباط و برخوردى با نامحرمان نداشته باشند» و در جاى ديگر گفته شود «به هنگام ارتباط زن و مرد نامحرم با هم چشم فرونهند»، آيا اين دو جمله با هم تنافى دارند؟
اصل اوّل، يك اصل مطلوب استحبابى است و اصل دوم، يك اصل مطلوب استحبابى و يا يك اصل وجوبى (براساس نوع تفسيرى كه از آيه صورت گيرد). در هر حال، هيچ گونه ناسازگارى ميان اين دو مطلب احساس نمى شود. از يك سو لازم است برخورد مستقيم كاهش يابد و از ديگر سو در برخورد مستقيم، [بايد يا بهتر است] رعايت غضّ بصر (به معناى آن) بشود. توهّم ناسازگارى حديث با آيه، از عجائب است.
هشت. ممكن است گفته شود: رعايت اين حديث، دشوار است.
در پاسخ مى گوييم: اين اصل، يك اصل استحبابى است و حكايت از ارزشمندى عدم ارتباط مستقيم زن و مرد با هم دارد. به اضافه، جمله «أن لاترى رجلا ولايراها رجل» ممكن است كنايه از حضور زن در خانه و لزوم بيت باشد؛ آن گونه كه در روايت مشابه آمده است: أدنى ما تكون من ربّها أن تلزم قعر بيتها.
حضور زن در خانه، بهترين چيز براى زن است تا نه وى مردى را ببيند و نه

صفحه از 177