دفاع از حديث(6) - صفحه 179

مردى او را. و با اين تفسير از حديث ، ديگر هيچ مشكلى بر سر راه نيست.
نه. ناقد محترم نوشته اند كه اين حديث، با قرآن مخالف است؛ چرا كه قرآن به زن، آزادى داده و همان حقوق مرد را به وى بخشيده است.
گفتنى است كه آزادى قرآنى و يكسانى حقوق زن و مرد، به اين معنا كه تفاوتى بين زن و مرد نباشد و دقيقا هر دو در همه موارد يك نوع تكليف داشته باشند، پذيرفته نيست. (ر.ك: فصلنامه علوم حديث، ش5، ص93ـ95)
بنابراين، قرآن و آزادى يى كه به زن داده شده و رعايت حقوق زن و مرد، هيچ تنافى با رعايت اين اصل از سوى زنان ندارد.
نتيجه. به اين شكل، حديث شريف، هرگز جزء احاديث دروغين و يا احاديث ضعيف نيست؛ محتوايى معقول در آن نهفته است و مفادى مقبول دارد. اين حديث شريف، مورد اعتناى عالمان دينى است؛ به گونه اى كه تنها ايشان به نقد حديث پرداخته و ظاهرا هيچ كس ديگر در اين حديث خدشه نكرده است.
روايات بسيارى اين حديث را تأييد مى كنند. مخالفت حديث با قرآن و ناسازگارى آن با آيه «قل للمؤمنين يغضّوا من أبصارهم… و قل للمؤمنات يغضن من أبصارهنّ…» نيز سخنى است بدون كوچكترين دليل و شاهد.
آزادى زن و همتايى حقوق زن با مرد، به معناى مقبول و اسلامى اش، نيز با اين اصل استحبابى هماهنگ است. در نتيجه، اين حديث، شايسته چنين بى مهرى عميقى نيست كه از سوى نويسنده محترم كتاب «كلّ الحلول عند آل الرسول» اعمال گرديده است و ناقد بزرگوار بايد در اين بخش از كتاب خويش، تجديد نظر كند تا مبادا حديثى بى جهت مردود شناخته شود.
در مورد حديث ديگرى نيز با اين نويسنده محترم، در آينده سخن خواهيم داشت، إن شاء اللّه تعالى!

صفحه از 177