مطالعه اي در مورد حديثي كهن - صفحه 62

حديث نقل شده در الجامع معمر بن راشد ـ كه شامل سه بخش است ـ, توسط معافى بن زكريا (م 390ق) در كتابش, الجليس الصالح الكافى و الانيس الناصح الشافى ثبت شده ۱ و شرح مبسوطى در مورد آن ارائه شده است. معافى بيان مى دارد:
بنى اسراييل در اين عبارت, به خاطر رويدادهاى معجزه گونه اى كه براى آنها رخ داده, مورد توجه قرار گرفته اند; همانند دريا كه به خاطر ويژگى هاى شگفت انگيزى كه در آن است, مورد توجه بوده است. اجازه نقل عجايب دريا نيز با احتراز از بيان دروغ داده شده است. ۲
موضع آشكار در اين حديث, تأكيد بر بُعد شگفت انگيز و كرامت گونه داستان هاى بنى اسراييل در روايات مفصل اين حديث (حدثوا عن بنى اسرائيل, فانه كانت فيهم عجايب) بازتاب يافته است. ۳ معافى دو نظر درباره تركيب نحوى و لاحرج ثبت كرده است. اين دو نظر به تفاسير متفاوتى از عبارتْ منتهى مى گردد. بر طبق نظرى, لاحرج, خبر است و در اين صورت, معناى عبارت اين است كه هيچ قبحى در روايت اين داستان ها وجود ندارد. معافى در توجيه اين وجه نحوى بيان مى دارد كه بسيارى, از شنيدن اين داستان ها كراهت دارند. اين حديث اجازه نقل داستان ها را مى دهد. منع روايت اين احاديث, منتهى به از دست رفتن حكمت و شايد بسته ماندن طرق خرد, قطع طريق علم و بسته شدن درهاى عبرت و وعظ شود. در نظر ديگر, تركيب و لا حرج, نهى دانسته شده است و معادل با ولاتحرجوا است; يعنى گناهى در نقل اين داستان ها ـ كه نمى دانيم دروغ هستند يا راست و توجه مردمان با گفتن آنها جلب مى گردد ـ نيست. ۴

1.نسخه خطى, توپكاسرا, احمد سراى سوم, ۲۳۲۱, برگ هاى a۴ ـ a۳.

2.ت. برگ a۴: (… و خص بنى اسراييل بهذا لما مضى فيهم من العجائب, كما خصَّ البحر بما فيه من العجائب) (كنايه در اين قول, احتمالاً اشاره به قول مشهور يا اين مثل دارد: حدّث عن البحر و لا حرج). ر.ك: كشف المزيل, الجراحى, ج , ص ۳۲۵, شماره ۱۱۷.

3.فردوس الاخبار, ديلمى, a۷۲; لسان العرب, ذيل حرج.

4.الجليس الصالح, المعافى, برگ a۴.

صفحه از 86