مطالعه اي در مورد حديثي كهن - صفحه 63

دو تعبيرِ نحوى بازتاب دهنده دو تفسير متفاوت از حديث است. خبر دانستن لاحرج به معناى آن است كه قبحى در نقل داستان هاى بنى اسراييل نيست, چه اين داستان ها درست يا نادرست باشند. انگيزه اى كه از رخصت نقل اين حكايات حاصل مى آيد, جالب توجه است. منع روايت اين داستان ها مى تواند مانع از انتقال حكمت و عبرت گيرى از داستان هاى مردمان گذشته و انبياى آنان گردد. همچنين, اين واقعيت هويدا مى گردد كه برخى محافل راست انديش از نقل داستان هاى بنى اسراييل اكراه داشته اند; قصصى كه مى بايد خيلى شايع باشند. از سوى ديگر, لاحرج در معناى نهى, دلالت بر منع نقل حكايات رايج همانند با داستان هاى كذب قصاص دارد.

خطيب بغدادى اين حديث را در متن متفاوتى ثبت كرده است. پيامبر(ص) فرمود:
چيزى از من جز قرآن ننويسيد. هر كس چيزى جز قرآن نوشته است, آن را محو كند. روايات مربوط به بنى اسراييل را از قول من روايت كنيد; كه در آن قبحى نيست. هر كس كه بر من دروغ بندد, جايگاهش دوزخ خواهد بود. ۱
در اين نقل, اجازه روايت داستان هاى بنى اسراييل همراه با منع نگارش اقوال پيامبر داده شده است. نكته قابل توجهى نيز در حديثى كه از طريق ابوهريره نقل شده, بيان شده است. پيامبر(ص) (بر اساس اين روايت) گروهى را مشغول نوشتن اقوالش ديد. ايشان آنها را سرزنش كرده و از نوشتن سخنانش نهى نمود. پيامبر از آنها پرسيد: آيا شما كتابى در كنار كتاب خدا مى خواهيد؟ تنها چيزى كه مردمانِ پيش از شما را به گمراهى كشاند, اين بود كه به نگارش كتاب هايى در كنار كتاب خدا پرداختند. سپس, آن قوم از پيامبر پرسيدند: آيا ما از شما احاديثى را كه شنيده ايم, روايت كنيم؟ پيامبر فرمود: آن چه را كه از من شنيده ايد, روايت كنيد كه حرجى در آن نيست و هر كس كه عمداً بر من دروغ بندد,

1.تقييد العلم, ص ۳۱ ـ ۳۵: (لاتكتبوا عنى شىء إلاّ القرآن, فمن كتب َ غيره فليمحه, و حدثوا عن بنى اسرائيل و لا حرج و من كذب عليَّ فليتبوأ مقعده من النار).

صفحه از 86