گفتگو با استاد محمّد واعظ زاده خراساني - صفحه 186

ارتباط من با شما، در جمع شما شركت مى كند». اين كار ادامه داشت تا آية اللّه بروجردى رحلت كردند. در حيات ايشان، دو جلد از آن، در قطع رحلى و با چاپ سنگى چاپ شد. نام كتاب، ابتدا قرار بود كه «تهذيب الوسائل» باشد ولى در طول كار، چون بنا شد جامع تمام احاديث فقهى شيعه باشد، نام مستقلى پيدا كرد: «جامع الأحاديث الفقهية للشيعة الامامية».البتّه بنده به مشهد رفتم و ماندگار شدم و اين كار هم بعد از همان چند جلد كه آماده شده بود،متوقّف شد.

علوم حديث: لطفا بفرماييد چه پژوهشهاى حديثى ديگرى غير از طرح «جامع الأحاديث» داشته ايد.

استاد واعظ زاده: هفت سال تلاش در طرح «جامع الأحاديث» كه با مطالعه مستمر در كتب حديث شيعه و اهل سنّت و مقايسه آنها همراه بود، باعث شد به احاديث فقهى و تاريخ فقه در اهل سنّت احاطه زيادى پيدا كنم. در «جامع الأحاديث»، ابتدا قرار بود كه روايات اهل سنّت هم جمع شود و ترتيب يابد وحتى در بخشى از كتاب ،اين شيوه اجرا شد؛ ولى بعد، آية اللّه بروجردى به دلايلى از اين كار منصرف شد.
در اين سير مطالعاتى، رابطه بين فقه اهل بيت و فقه اهل سنّت، نظرم را جلب كرد و ديدم كه بسيارى از روايات اهل سنّت، از طريق اهل بيت و بسيارى از روايات شيعه، از طريق بزرگان اهل سنّت روايت شده است و راويان و روايات مشترك بين فريقين بسيار است. همين موجب شد تا در مشهد تصميم گرفتم روايات اهل بيت (از طريق سنّت) را جمع نمايم كه تا كنون چند هزار حديث در فقه و غير آن، از كتب صحاح، سنن، رجال و تاريخ اهل سنّت ـ كه به گونه اى به اهل بيت مربوط مى شود ـ گرد آورده ام. همين طور روايات زيديه را كه به يكى از امامان شيعه مى رسد، جمع كرده ام.
من در حدود بيست سال در بين كارهاى ديگرم به كتابهاى حديثى مراجعه

صفحه از 197