گفتگو با استاد محمّد واعظ زاده خراساني - صفحه 189

دارالتقريب(شيخ محمود شلتوت و استادش شيخ عبدالمجيد سليم و…)تأثير بسيار داشت؛مخصوصا در زمينه توجّه به مرجعيّت علمى اهل بيت (ع).
آية اللّه بروجردى به اين حديث اهتمام زيادى داشت. ما حتى يك بار نشنيديم كه ايشان با علماى جهان اسلام، حديث غدير را مطرح كند. چون حديث غدير، مسئله خلافت بود؛ ولى حديث ثقلين،مرجعيت علمى ائمه بود. ايشان تأكيد داشتند كه ما فعلا بايد روى مرجعيت علمى اهل بيت (ع ) تكيه كنيم. اگر اسم خلافت را نبريم، حساسيت ايجاد نمى كند و مى شود اهل سنّت را حداقل با مرجعيت علمى ائمه اطهار(ع) قانع كرد. ايشان به اين مطلب اهتمام داشتند و مكرر در درس مطرح مى كردند و سهمى شايسته در راه تقريب بين مذاهب اسلامى داشتند.

علوم حديث: به نظر شما،در شيعه چه خلأهايى در حوزه حديث و علوم حديث هست و چه بحثها و پژوهش هايى اولويت دارد؟

استاد واعظ زاده: از كارهايى كه معتقدم بايد انجام شود، اين است كه احاديث مشترك شيعه و سنّى را پيگيرى كنيم. آنها فكر مى كنند كه ما روايتهايمان از اهل بيت(ع) است و چيز جدايى است از آنچه آنها از پيامبر اسلام(ص) دارند؛ در حالى كه هشتاد درصد و(شايد بيشتر) روايات مشترك است، مخصوصا در اخلاق. اصلا ائمه، همان روايات پيامبر را مى گفتند و اسناد نمى دادند.
مسائلى كه از ائمه ما سؤال مى شد،عموما مسائل فرعى بود؛ ولى در امّهات مسائل،درباره (مثلا) فضيلت علم، نماز، روزه و كليات ديگر، احاديث ائمه (ع) همان احاديث نبوى است؛ گاهى نسبت به رسول خدا (ص) مى دادند و گاهى هم نسبت نمى دادند كه غالبا همين طور بود. مردم هم از آنها نسبت نمى خواستند. ما خودمان در مجمع جهانى تقريب اين كار را به چند شكل دنبال مى كنيم. مثلا كتاب «التاج» را داديم كه احاديث مناسب هر باب را از شيعه، در كنار احاديث آن

صفحه از 197