گفتگو با استاد محمّد واعظ زاده خراساني - صفحه 190

كتاب، بياورند. اين موضوع (احاديث مشترك) را در يكى از جلسات كنفرانس «مجمع تقريب» مطرح كردم كه خيلى مورد توجه قرار گرفت. گفتم كه اگر ما احاديث دو طرف را كه مشترك اند و در حدود هشتاد تا هشتاد و پنج درصد است جمع كنيم، در كنار قرآن، مأخذى مى شود براى اجتهاد در فقه و دانشهاى ديگر. قرآن كه مورد اتفاق است؛ پس بحثهاى ديگر را خاتمه بدهيم.
براى آنها عدالت صحابه، اصل است و از آن صرف نظر نمى كنند؛ چرا كه در صورت انصراف، فقه نخواهند داشت. براى ما هم عصمت ائمه، اصل است كه اگر نباشد، ديگر قولشان حجّت نيست و هيچ چيزى دستمان نمى ماند. بنابراين،خوب است اين دو اصل را مطرح نكنيم؛ بلكه مشكل را با جمع احاديث طرفين حل كنيم.
همين جا لازم است عرض كنم كه مرحوم آية اللّه بروجردى، همان اوايل كه شروع كرديم براى جمع آورى احاديث كتاب «جامع الأحاديث»، گفتند كه «شما در ذيل هر بابى، رواياتى را هم كه اهل سنّت در آن باب دارند، بنويسيد. اين خيلى مفيد است». ايشان كتاب «التاج» را هم براى استخراج روايات اهل سنّت، دادند. اين كتاب، پنج تا از «اصول» اهل سنّت را دارد و مختصر هم هست؛ مكررات را ادغام و سندها را كوتاه كرده است.
آقاى ثابتى همدانى و ديگران، كتاب طهارت را به

صفحه از 197