گفتگو با استاد محمّد واعظ زاده خراساني - صفحه 192

خصوصيت) قطعى است، نه،اين طور نيست. از مجموع نقل ها يك چيزى به دست ما مى آيد.
ايشان به اين صورت استنباط مى كرد؛ ولى حالا مى بينيم كه علما مثلا مى گويند: زراره در اينجا پنج تا روايت دارد و آن وقت، هر كدام را جدا بحث مى كنند. ايشان اين عقيده را نداشت. از امتيازات كتاب «جامع الأحاديث» اين است كه روايات يك راوى، پهلوى هم است. گاهى از روايت مختلف و متضاد يك راوى، معلوم مى شود كه از او دو جور نقل كرده اند؛ يعنى همان روايت را نقل كرده اند؛ ولى تقطيع هم كرده اند. گاهى يك قسمتش هست و گاهى نيست. اينها خيلى زياد اتفاق مى افتد و حقيقتا آية اللّه بروجردى عن اجتهاد به اين مسايل رسيده بود. ما كم داريم توى بزرگان ـ تا آنجايى كه ما ديديم ـ كه اين قدر در اين مسايل عميق باشند و هيچ تعصّب هم نداشته باشند.
يك روش ديگر كه ايشان داشت، اين بود كه در مسايلى كه مورد اتفاق همه مسلمين بود، ولى يك نوع اختلافى هم در آن پيدا شده بود، ابتدا آن جهت مشترك را مى آورد. مثلا در بحث وقت نماز مغرب، ايشان مى فرمود كه به اتفاق مسلمين، وقت نماز مغرب، «غروب شرعى» است. يعنى اين كلمه «غروب» را همه دارند؛ ولى بعد به لحاظ اينكه رواياتى از ائمه هست كه براى اطمينان از غروب خورشيد، ارتفاع حمره مشرقيه را هم شرط كرده اند، شيعه اين شرط را اضافه كرده است. اين يك امر احتياطى است و نبايد آن را اختلاف در وقت نماز مغرب به حساب آورد؛ بلكه وقت نماز مغرب، غروب شمس است و تشخيص آن به ارتفاع حمره مشرقيه است. اختلاف، در وسيله تشخيص است. در حالى كه بعضى مطرح مى كنند كه «آقا ما در اوقات نماز، اختلاف داريم. آنها مى گويند وقت مغرب، فلان زمان است و ما مى گوييم نه، آن زمان ديگر است». ايشان در اين جور مسايل، خيلى دقيق بود كه آن نكات مشترك را اول بگويد و بعد، نكات مورد اختلاف را مطرح كند. از اين قبيل، باز هم مسايلى بود.

صفحه از 197