ترجمه نشده است كه ظاهرا به خاطر مشابهت كلمات، هنگام حروفچينى حذف شده است.
۰.۳۶ـ (حديث۲۸۴) قال على(ع):انّ رجلا من نجران كان مع رسول الله(ص) في غزاة و معه فرس، و كان رسول الله(ص) يستأنس الى صهيله، ففقده، فبعث اليه فقال: ما فعل فرسك؟ فقال: إشتدّ علىّ شغبه فخصيته. فقال رسول الله: مثّلت به، مثّلت به، الخيل معقود في نواصيها الخير الى يوم القيامة و أهلها معاونون عليها. أعرافها و وقارها، و نواصيها جمالها، و أذنابها مذابّها.
۰.مردى از نجران با اسبش در جنگى همراه پيامبر(ص) بود و پيامبر(ص) به شيهه اسب او انس گرفته بود؛ اما چندى آن را نيافت و سراغ او فرستاد؛ وقتى آمد، حضرت(ص) پرسيد: اسبت چه كرد؟ گفت: شرارتش بر من گران آمد، لذا آن را اخته كردم. پيامبر(ص) فرمود: «آن را مثله كردى، آن را مثله كردى. اسبها تا روز قيامت در پيشانى شان نقش خير و نيكى بسته است و صاحبان آنها در نگهدارى شان كمك مى شوند. يالهاى اسبها مايه وقار و موهاى پيشانى شان مايه زيبايى آنهاست و دم آنها مگس پران آنهاست».
مترجم: … كسى را سراغ او فرستاد، وقتى آمد، رسول خدا(ص) پرسيد: با اسب خود چه كردى؟ مرد گفت: عصبانى شدم و اسب را اخته كردم. رسول خدا(ص) فرمود: «چرا آن حيوان را مثله و عضو بريده كردى؟ در پيشانى اسب، خير و نيكى نوشته شده تا روز قيامت و كسانى كه اسب دارند، بايد اصالت و پيشانى و نسل و ساق پا و زيبايى آن را حفظ كنند».[!]
۰.۳۷ـ (حديث۲۸۶) قال على(ع):كان رسول الله(ص) اذا أفطر، قال: اللهم لك صمنا و على رزقك أفطرنا فتقبّله منّا، ذهب الظماء و امتلأت العروق و بقى الأجر، ان شاءالله.
۰.پيامبر(ص) هنگام افطار مى گفت: اللهم…(تا آخر روايت).
روشن است كه: اوّلا تا پايان روايت، جزء دعاست و ثانيا در كجاى روايت، ثمرات خواندن اين دعا آمده است؟!
مترجم: هرگاه رسول خدا(ص) افطـار مى كـرد، مى گفـت: «اللهم لك صمنا و على رزقك أفطرنا، فتقبّله منّا». اگر كسى اين دعا را بخواند، تشنگى او برطرف مى شود، رگهاى او پر مى گردد و به خواست خدا، پاداش براى او باقى مى ماند.[!]