سيري در كتاب «الاخبار الدخلية»(2) - صفحه 302

جرجانى (عسكرى)» نقل كرده است، سلسله سند را بدين شكل آورده: محمّد بن ابى القاسم از يوسف بن محمد بن زياد و علىّ بن محمد بن سيّار، از پدران آن دو، از امام عسكرى(ع) و يا از آن حضرت، از پدرش ابوالحسن الثالث(ع)؛ حال آنكه به مقتضاى آنچه در مقدّمه اين تفسير موجود آمده، راوى امام، پسران هستند كه نزد امام باقى ماندند، نه پدران آنها؛ و اين امور همه علائم خلط و ضعف مستند است و يا شايد نسخه اى كه صدوق از آن نقل كرده، غير از نسخه اى بوده كه اكنون در دست است. ۱
ابن الغضائرى، كتاب را به ابوالحسن الثالث( امام هادى) نسبت داده؛ حال آنكه كتاب موجود، منسوب به حسن بن علىّ عسكرى(ع) است. صدوق و ديگران، سند را به حضرت عسكرى(ع) اسناد داده اند. شايد منشأ اشتباه ابن غضائرى، اشتراك وصف عسكرى بين پدر و پسر (يعنى امام هادى و امام يازدهم) بوده است. ۲
نكته ديگرى كه درباره ابن الغضائرى گفتنى است، اين سخن اوست:
اين تفسير را سهل ديباجى برساخته و از پدرش، ضمن احاديثى اين چنين منكر، گرفته است.
در ردّ اين سخن، گفته شده است:
اين عبارت، بى معناست؛ زيرا سهل در طريق اين تفسير قرار ندارد و شايد هم آمدن نام سهل ديباجى در نقل قولى كه از ابن غضائرى آمد، تحريفى از سوى ناسخان باشد. ۳
فصل سوم. خبرهايى كه از روى غرض ورزى در آنها كم و زياد شده و يا شمارى از واژگانش دگرگون شده است:
1) خطيب بغدادى، در خبرى از رسول خدا(ص) چنين روايت كرده است:

1.من لايحضره الفقيه، به ترجمه و شرح على اكبر غفارى، ج۶، ص۵۱۳ ـ ۵۱۷(چكيده اى از شرح استاد غفارى).

2.الاخبارالدخيلة، ص۲۱۳

3.همان، ص۱۵۱؛ معجم رجال الحديث، ج۸، ص۳۳۳

صفحه از 319