سيري در كتاب «الاخبار الدخلية»(2) - صفحه 304

چنانكه ديديم در خبر، «فاقتلوه» (او را بكشيد) را به «فاقبلوه» ( او را بپذيريد و تصديق كنيد) تغيير داده و عبارت «فإنّه امين مأمون» (زيرا كه او درستكار و معتمد است) را شاهد اين تغيير قرار داده اند تا اذهان مخاطبان منحرف و مجاب گردد. ۱
2) ابونعيم اصفهانى (م430هـ) در كتاب «أربعين»، ذيل اخبار مهدى(ع)، در خبر بيست و يكم و سى و پنجم، با اسناد خبر به ابن مسعود و ابن عمر، نوشته است:
دنيا به پايان نرسد، مگر آنكه خداوند از خاندانم مردى برانگيزد همنام من و پدرش همنام پدرم تا زمين را از داد بياكند، پس از آنكه از بيداد آكنده بوده است.
در اين خبر، به دروغ، عبارت: «و پدرش، همنام پدرم» را افزوده اند؛ جهتش آن بوده است كه چون از پيامبر(ص) و اميرالمؤمنين(ع) اخبار مربوط به مهدى(ع) متواتر گشت، منصور دوانيقى، خليفه خونريز عباسى، براى كسب وجهه و تحميق عوام، فرصت را غنيمت شمرد و ادعا كرد كه پسرش مهدى، همان مهدى موعود(ع) است. نام مهدى (پسر منصور) محمّد و نام خود منصور، عبداللّه بوده و در بخشنامه سرتاسرى اخذ بيعت براى پسرش، به آن تصريح كرده است. ۲
احتمال ديگر آن است كه اين خبر را به نفع محمّد، فرزند عبداللّه بن حسن المحض، باالحاق بخش مجعول، تغيير داده باشند؛ زيرا عبداللّه بن حسن محض درباره پسرش چنين ادعايى كرده بود كه با مواجهه امام صادق(ع) با اين ادعا و مجادله معروف آن حضرت با وى همراه بوده است.
نوبختى در «فرق الشيعة» مى نويسد:
چون حضرت باقر(ع) درگذشت، گروهى از اصحابش كه مغيرة بن سعيد يكى از آنها بود، به امامت محمّد بن عبداللّه قائل بوده اند.
خانواده محمّد بن عبداللّه بن حسن، او را مهدى صدا مى زدند كه در ميان عامّه مردم نيز رواج يافت! و چون وى آنچنان تند سخن مى گفت كه سخنش آشكار نبود، خبرى

1.الأخبارالدخيلة، ص۶۳ ـ ۶۶

2.همان، ص۲۲۹ ـ ۲۳۰

صفحه از 319