سيري در كتاب «الاخبار الدخلية»(2) - صفحه 311

آن حضرت بوده است. اين دوران از سال 95 هجرى به بعد است؛ حال آنكه ابن عبّاس همزمان با فتنه ابن زبير در سال 68هجرى در طائف بدرود حيات گفته است و حضرت باقر(ع) منحصرا در سنين خردسالى خود با ابن عباس ديدار داشته است. ۱

راوى خبر در بوته نقد رجالى

ابو على، حسن بن عبّاس بن حريش رازى، از ابو جعفر ثانى (حضرت جواد) روايت مى كند و او راوى بسيار ضعيفى است. كتاب «انّا انزلناه فى ليلة القدر» از اوست؛ كتابى است با احاديث فاسد، بد و پست (ردىّ الحديث) و واژگانى مضطرب و درهم و نابسامان (مضطرب الألفاظ).
علامه شوشترى در «قاموس الرجال» در اين باره مى نويسد:
اگر مى خواهى درستى سخن نجاشى و ابن الغضائرى درباره كتاب ابن الحريش را دريابى، به باب «فضل انّا انزلناه فى ليلة القدر»، از كتاب «كافى» مراجعه كن تا به صدق كلامشان پى برى. در آنجا نه خبر با سند واحد از ابن حريش از امام نهم وجود دارد كه جملگى واژگانى تباه و خراب و مفاهيمى بى خريدار و غير رايج دارند. ۲
سپس، علاّمه شوشترى، موضع ابن الغضائرى را مى شناساند و مى ستايد:
خدا، «ابن الغضائرى» را خير فراوان دهد! او بعد از ذكر عنوان ابن حريش، در توصيف كتابش مى گويد: «كلمات اين كتاب، پوك و فاسد و بى ارزش اند و گمان پردازى هاى مؤلّفش، گواه ساختگى بودنش است».
بنابراين، استاد (ابن الغضائرى) و شاگرد برجسته و دانشمندش (نجاشى) در زمينه كتاب ابن حريش، همداستان اند و آن را مردود و بى ارزش مى دانند.
علىّ بن حكم، درباره ابن حريش مى گفت:

1.الأخبارالدخيلة، ص۲۳۵ ـ ۲۳۶

2.رجال النجاشى، ص۶۰، ش۱۳۸؛ قاموس الرجال، ج۳، ص۲۷۱

صفحه از 319