سيري در كتاب «الاخبار الدخلية»(2) - صفحه 312

وى ضعيفى است كه اعتماد به حديثش شايسته نيست و گفته اند حديث جعل مى كرده است. ۱
پس جاى شگفتى نيست اگر كسى چون «سهل بن زياد آدمى» كه فضل بن شادان درباره او گفته است: «انّه احمق: يقينـا، او نـادان اسـت»،روايتگـر اخبار ابن حريش باشد. ۲

باب سوم: در نيايشهاى تحريف شده و ساختگى

فصل اوّل. دعاهاى تحريف شده:
1) در مناجات شعبانيه (كه ابن طاووس در «الاقبال»، از ابن خالويه نقل كرده و در «مفاتيح الجنان»، ضمن اعمال مشترك ماه شعبان ذكر شده) آمده است:
1ـ الهى لم اسلّط على حسن ظنّى قنوط الأياس و لا انقطع رجائى من جميل كرمك.
در فراز دوم اين نيايش، فعل «لاانقطع: گسسته نشد»، در اصل «لم اقطع: نگسستم» بوده است كه با فعل «لم اسلّط: چيره نساختم»، در فراز اوّل نيايش، همخوان و سازگار است. بنابراين، هر دو فعل، متعدّى و عبارت انداز: لم+متكلّم وحده مضارع.
2ـ الهى إن حطّتنى الذنوب من مكارم لطفك فقد نبّهنى اليقين الى كرم عطفك.
پيداست كه عبارت «فقد نبّهنى» (مرا بيدار كرده است)، شكل تحريف شده «فقد نوّهنى» (مرا بالا برده است) مى باشد؛ زيرا بين «حطّ: پايين آوردن و از قدر كسى كاستن» (مصدر فعل حطّت) كه در فراز نخست آمده، با «تنبيه: كسى را بيدار و هشيار كردن» (مصدر فعل نبّه) كه در فراز دوم آمده است، تناسبى وجود ندارد.
«حطّ: ساقط كردن»، با «تنويه: بالا بردن» و «تنبيه: بيدار كردن» با «انامة: خواب كردن» كه در فراز بعدى همين دعا آمده است، تناسب دارد: الهى ان أنامتنى

1.الأخبارالدخيلة، ص۲۳۷؛ لسان الميزان، احمدبن علىّ بن حجر عسقلانى(م ۸۵۲هـ)، بيروت، دارالفكر، ۱۴۱۴هـ، ج۲، ص۲۷۱

2.همان.

صفحه از 319