سيري در كتاب «الاخبار الدخلية»(2) - صفحه 318

ملائكه اشاره دارد، هرچند به آن تصريح نشده است؛ فرشتگان، مقامات الهى نيستند؛ بلكه هر يك مقامى دارند؛ نه آنكه خود، مقام باشند. ۱ مفهوم عبارت اين است كه آنان با خداوند در تمام صفاتش غير از خالقيّت و مخلوقيّت، برابرند؛ نظير آنكه بگويند: «فلان كس، مانند سلطان است، جز اينكه سلطنت ندارد؛ يعنى در كمالاتش همچون اوست، غير از امر سلطنت» و چنين سخنى درباره ملائكه، كفر محض است. ۲
4ـ خطاب به خداوند متعال كه «يا… فاقد كلّ مفقود؛ اى كسى كه آنچه را گم مى كند، ديگر نمى يابد» و اين معنا كفر مطلق است. شكل درست و مناسب،مى تواند چنين باشد: «يا… واجد كلّ مفقود؛ اى كسى كه هرآنچه گم باشد، مى يابى!».

نقد سند اين دعا

1ـ در سند اين خبر، شخصى وجود دارد به نام «احمد بن محمّد بن عيّاش» كه دانشيان فنّ رجال، جرحش كرده و ضعيفش دانسته اند. نجاشى درباره او نوشته است:
احمد بن محمّد بن عبيداللّه بن الحسن بن عيّاش بن إبراهيم بن أيّوب الجوهرىّ أبوعبداللّه، حديث را سماع كرد و در پايان زندگى، آشفته حال و در كار خويش دو دل شد. كتاب هايى دارد. از كتاب هايش، كتاب اعمال ماه رجب است. من خود، اين شيخ را ديده ام. او با من و پدرم دوست بود. از او بسيار شنيدم؛ ولى چون ديدم شيوخ و اساتيدمان، تضعيفش مى كنند (ضعيفش مى دانند)، هيچ از او روايت نكردم و از خودش هم كناره گرفتم. از عالمان و اديبان نيرومندى بود كه شعرى نيكو و خطّى خوش داشت. خدا رحمتش كند و از او درگذرد! در سنه 401 بدرود حيات گفت. ۳

1.و ما منّا الاّ له مقام معلوم(صافّات/ ۱۶۴)؛ و هيچ يك از ما[فرشتگان] نيست، مگر[اينكه] براى او[مقام و] مرتبه اى معيّن است.

2.الأخبار الدخيلة، ص۲۶۳ و ۲۶۴؛ مفاتيح الجنان، ص۲۴۵؛ ممكن است با تغيير ضمير در«بينها» به«بينهم» و تأمين تناسب ميان«بينهم» و«أنّهم»، برخى اين عبارت را در حق امامان شيعه(ع) بدانند ـ كه قبلا از آنان تلويحا ياد شده بود. در اين فرض نيز مضمون عبارت، كفر محض است. امامان شيعه راضى نبودند با اوصافى كه خداوند را وصف مى كنند، وصف شوند؛ اگر چه مراد واصفان، مفهومى ديگر باشد. آنان از اين امر، شديدا دورى مى جستند تا مبادا مردم را شبهه اى فراهم آيد و غاليان را دستاويزى(الأخبارالدخيلة، ص۲۴۰).

3.الأخبارالدخيلة، ص۲۶۴ و ۲۶۵؛ رجال النجاشى، ص۸۵، ش۲۰۷؛ رجال الطوسى، ص۴۱۳، ش۵۹۸۳ باب«من لم يرو عن واحد من الأئمّة»؛ الفهرست، شيخ طوسى، ص۷۹، ش۹۹؛ قاموس الرجال؛ ج۱، ص۶۲۳؛ نيز بنگريد به: الكنى و الألقاب، شيخ عباس قمى،چاپ پنجم: تهران، كتابخانه صدر، ۱۳۶۸ش، ج۲، ص۳۶۹

صفحه از 319