سيري در كتاب «الاخبار الدخلية»(2) - صفحه 320

شمار اسانيدى كه هويت ابوبصير در آنها با قيدى تعيين شده، بسيار اندك است و گاه برخى از اين قيود ذكر شده نيز به خودى خود چندان استوار نيست و احتمال مى رود ناشى از خلط بوده باشد… تفكيك اين دو شخصيّت هم عصر كه هر دو در كوفه متوطّن بوده اند، در پاره اى موارد نمى تواند از قطعيّت برخوردار باشد». ۱
2ـ كتاب «تهذيب الأحكام» شيخ طوسى، كتاب خبرى است كه در برخى مواضع، ضمن شرح بعض عبارات استادش (مفيد)، به فقه نزديك مى شود. موضوع كتاب، خبرهاى صحيح نبوده، بلكه تحقيق در خبرهاى سليم (بى عيب) و سقيم (معيوب) و حتّى الامكان جمع بين اين دو نوع خبر است؛ زيرا وى بر جماعتى درآمده بود كه توان علمى نداشتند و از تمييز شبهات عاجز بودند. ۲
3ـ كتاب «دلائل الامامة» از محمد بن جرير بن رستم طبرى، كتابى است شامل غثّ و ثمين (بد و پست، فاخر و گرانبها) كه در آن از شيبانى، زياد روايت كرده است. ۳ شيخ طوسى و نجاشى درباره شيبانى نوشته اند:
گروهى از ياران ما، بلكه جمله اصحاب ما، او را تضعيف كرده اند. ۴
ابن الغضائرى درباره او گويد:

1.دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، چاپ اول، ج۵، ص۲۱۳

2.الأخبارالدخيلة، ص۴۰

3.دلائل الإمامة، ابوجعفرمحمد طبرى(قرن چهارم)،چاپ سوم: قم، منشورات الرضى، ۱۳۶۳هـ ش. درباره روايت كتاب از«ابوالفضل محمد بن عبدالله شيبانى» بنگريد به اين صفحات:۱۲۳، ۱۲۴، ۱۲۷، ۱۳۸، ۱۴۲، ۱۴۴، ۱۴۷، ۱۵۲، ۱۵۵، ۲۲۹، ۲۳۴ و ۲۴۸

4.شيبانى در جستجوى حديث، عمرى در سفر بود. اصل وى، كوفى است. در ابتداى كارش ثقه بود؛ امّا بعدا كار را تباه گردانيد و ياوه گفت. شيبانى كثيرالروايه بوده و حافظه خوبى داشته است.(رجال الطوسى، ص۴۴۷، ش۶۳۹۰«باب من لم يرو عن واحد من الأئمة»؛ الفهرست، ص۲۱۶، ش۶۱۰؛ رجال النجاشى، ص۳۹۶، ش۱۰۵۹) «نجاشى» دوران خلط(تباهى كار و ياوه گويى) شيبانى را درك كرده؛ لذا از او حديث نقل ننموده است و از كسانى كه از او در زمان ثقه بودنش روايت كرده اند، روايت نموده است.(قاموس الرجال، ج۱، ص۴۴۵).

صفحه از 319