جايگاه عقل و مقتضيات آن در اعتباربخشي گفتارهاي ديني - صفحه 87

عقل. با عقل است كه صادق بر خداوند را مى شناسى و بدو ايمان مى آورى و دروغگو بر خداوند را مى شناسى و او را انكار مى كنى....۱

7. آموزه هاى دينى و معيار عرضه حديث بر عقل و مقتضيات آن

بايد متذكر شد كه على رغم اتفاق نظر تمام دانشمندان مسلمان بر محوريت عقل در تميز بين حق و باطل امور دينى و غير دينى و استنباط احكام شرعى، و على رغم تصريح احاديث بسيارى نزد فريقين بر مراجعه به قرآن و سنت براى تشخيص حديث درست از غير آن و معيار بودن اين دو، در احاديث فريقين، هيچ حديثى مشاهده نشده كه به مراجعه به عقل و مقتضيات آن در تشخيص حديث صحيح از غير آن و معيار بودن آن در اين خصوص، تصريح كرده باشد. اما اين عدم تصريح، در عمل، تأثيرى در روش هاى نقد مسلمانان نداشته، آنان به طور طبيعى، از عقل در نقد احاديث بهره جسته اند. شايد عدم تصريح فوق الذكر به جهت كفايت ارجاع به دو منبع مذكور و حضور سنگين اين دو منبع در حيات فكرى و عملى مسلمانان آن دوران بوده است.
با اين وجود، شايد بتوان دو معيار ذيل ـكه در آيات و احاديث بدانها اشاره شده ـ از مصاديق عرضه حديث بر عقل در آموزه هاى دينى دانست.
الف. پذيرش و اطمينان قلب نسبت به حديث: چه بسا پذيرش قلب و آرامش جان و عدم عكس العمل وجدان آدمى و آن احساس و درك نهادينه شده از روح دينى، و احساس قرابت و انس نسبت به مضمون يك حديث كه در برخى از احاديث بدان ها به عنوان ملاك تشخيص حديث درست از نادرست اشاره شده، تعبيرى ديگر از جايگاه عقل يا شعور آدمى و مقتضيات آن باشد. براى مثال از پيامبر(ص) نقل شده است:
اگر حديثى از من شنيديد كه دل هايتان آن را انكار مى كند و موهايتان و پوست بدن هايتان از آن متنفر است و آن را از خود به دور مى بينيد، پس من از شما بدان دورترم. 2
يا از امام صادق(ع) از پيامبر(ص) آمده است:
... پس آنچه از حديث آل محمد(ص) به شما مى رسد و دل هايتان بر آن نرم شد و آن را

1.الكافى، ج۱، ص ۲۵؛ علل الشرايع، ج۱، ص ۱۲۲.

2.المسند، احمد بن محمد ابن حنبل، بيروت، دار الصادر، بى تا، ج۳، ص ۴۹۷، ج۵، ص۴۲۵ ؛ الكفاية في علم الدراية، ص ۴۷۰؛ الجامع الصغير، ج۱، ص ۱۰۸؛ كنزالعمال، ج ۱، ص ۱۷۹. اكثر اهل سنت اسناد اين حديث را جيد و صحيح و متن آن را مقبول دانسته و بدان در نقد حديث استناد مى كنند (القول المسدد فى الذب عن المسند للامام أحمد، ص ۸۸ ـ ۸۹، الموضوعات، ج۱، ص ۱۰۳ )، هر چند برخى اين حديث را موقوف بر أبى بن كعب مى دانند (جامع العلوم والحكم، ص ۲۲۴، به نقل از: منهج نقد المتن عند علماء الحديث النبوى، ص۲۳۰ ).

صفحه از 91