ابوهريره و نشر اسرائيليات و احاديث موضوعه - صفحه 147

بى تأثير نبوده است. عمر دوباره او را به نمايندگى خويش در بحرين فراخواند؛ اما او نپذيرفت و تا زمان مرگش در مدينه اقامت نمود.
علماى حديث گفته اند كه ابوهريره، پيوسته در نقل اخبار، تدليس مى نمود. از كسانى كه معاشرتى و ديدارى با آنها داشته، سخنى نقل مى كند كه اصلا از آنها نشنيده است و يا اينكه از محدّثان و حديث شناسان معاصر خويش، سخنان را به اسم حديث نقل مى كند، در حالى كه اصلا ملاقاتى بين آنها صورت نگرفته است. در يكى از روايات جعلى ابوهريره، راز كثير الروايه بودنش اين گونه توضيح داده شده است:
روزى به پيامبر گفتم: سخنان زيادى از شما مى شنوم؛ اما نمى توانم همه آنها را حفظ كنم. پيامبر فرمود: «رداى خود را باز كن!» و من بالاپوش خود را گشودم. آنگاه پيامبر خدا حديث فراوانى برايم خواند. از آن پس، هر چه حديث و سخن از پيامبر شنيدم، در خاطرم ريشه دواند و هرگز فراموشم نشد.
تدليس به هر شكل و صورتى كه بوده باشد، مذموم است.

اولين راوى متهم به وضع حديث

در تاريخ صدر اسلام، خصوصا در دوره گسترش خلافت غاصبانه امويان و اندكى پس از آن در دوره عباسيان، چهره هاى وضّاع و دروغ پردازى ظاهر شدند كه به جعل و نشر احاديث ساختگى، شهرت پيدا كردند و برخى نيز در نقل اسرائيليات و مسيحيات و اشاعه آن در بين نومسلمانان، همت خود را مصروف داشتند. از بين اين افراد، برخى از ديگران سبقت جستند و در واقع، پله هاى نخستين جعل و نشر اخبار موضوع را بنا نهادند. بنا بر گفته بسيارى از دانشمندان علم رجال، ابوهريره از نخستين وضّاعان حديث بود. ابن قتيبه دينورى در كتاب «تأويل مختلف الحديث» در اين خصوص مى گويد:
در بين رواياتى كه ابوهريره نقل كرده، اخبارى ديده مى شود كه احدى از صحابه پيامبر(ص) آن را نشنيده و نقل نكرده است. و لذا بسيارى از صحابه متقدّم از او، وى را مورد ملامت و سرزنش قرار داده اند و اظهار داشته اند كه او متهم به وضع

صفحه از 160