امينان وحي - صفحه 306

جناب ابوالفتوح رازى و حاجى نورى، هر دو عالمانى برجسته و حديث شناس و آشنا به ادبيات عرب بودند و اين هر دو دانشمند بزرگ در حفظ معانى امانت دار بوده و معناى حديث را به درستى نقل كرده اند. ايشان خوب مى دانستند كه ترجمه به پارسى و يا هر زبان ديگرى كه از قبيل نقل به معنا در احاديث است، امرى جايز و مورد عمل اصحاب است.
ما در اينجا به چكيده اى از مباحث نقل به معنا و شرايط و ادله جواز آن مى پردازيم. علامه مجلسى«ره» در بحارالأنوار مى نويسد: جمهور پيشينيان از همه طوائف اسلامى، نقل به معنا در احاديث را ـ مشروط بر اينكه معناى روايت به عينه ادا گردد ـ جايز دانسته اند و بديهى است كه اصحاب هنگام شنيدن احاديث از رسول خدا و ائمه عليهم السلامنمى توانستند در همان لحظه اى كه حديث را مى شنوند، آن را بنويسند. از سوى ديگر، به طور عادى محال است كه همه الفاظ را بر همان گونه كه از ائمة شنيده اند، يكباره در حافظه خود نگه دارند، خصوصاً در مواردى كه حديث طولانى و يا فاصله ميان شنيدن و نوشتن زياد باشد.
ما وقتى روايات را ملاحظه مى كنيم، در ميان آنها به روايات زيادى برخورد مى كنيم كه تعدادى از آنها اگر چه با الفاظ مختلفى نقل شده اند، ولى همگى يك معنا را حكايت مى كنند. و نديديم كسى از اصحاب را كه بر اين گونه نقل روايات خرده بگيرد.
جناب علامه مجلسى«ره» در ادامه مى فرمايد: بله، شكى نيست كه نقل روايت به الفاظ، بهتر است از نقل به معنا، خصوصاً در اين زمان كه فاصله ما از زمان صدور احاديث زياد بوده و قرائن از ميان رفته و اصطلاحات تغيير كرده است. ۱

شرايط نقل به معنا

1. ناقل به ادبيات عرب و ساختار واژه ها آشنايى كامل داشته باشد.

1.بحارالأنوار، ج ۲، ص ۱۶۳.

صفحه از 330