بررسي سند چند حديث مشهور(2) - صفحه 37

5. ورود حديث ساختگى در بحث

يكى از برادرانْ مناقشه كرده است اينكه شما عبارت «من بدّل دينه فاقتلوه» را، به اعتبار ورود آن در حديثى كه به اعتقاد شما ساختگى است، مشهورى پايه مى دانيد، درست نيست، پس از آنكه عالمان دانش درايه، حديث موضوع را يكى از اقسام حديث دانسته اند؛ هرچند آن را معتبر ندانند.
وى افزوده است كه حديث به گفته اى اطلاق مى شود كه از گفتار معصوم حكايت نمايد، و در آن، مطابق بودن حكايت با واقع، لحاظ نشده است. بنابراين، حديثْ دربرگيرنده حديث ساختگى نيز مى شود و با وجود اين، نمى توان گفت جزو گفتارهاى بى پايه است.

پاسخ

اولاً، كاربرد حديث در مورد حديث ساختگى، تسامح در عبارت پردازى است. اين همان چيزى است كه محمدرضا مامقانى در حاشيه اش بر مقباس الهداية بدان تصريح كرده است؛ چنان كه گويد:
چنان كه گفتيم، نمى توان آن را حديث اصطلاحى گرفت ـ گرچه همگان بر آن سازش كنند ـ مگر از موضع تسامح و مجازگويى. اين در حقيقت، حديث نيست، بلكه به گمان سازنده اش، حديث است. بله، حديث لغوى است و سيوطى چه خوب در التدريب آن را حديث به شمار نياورده است.
و هنگام بيان علت درج آن زير عنوان حديث، گفته است:
و بهتر آن است كه گفته شود اين براى آشنايى با راه هايى است كه به شناخت حديث صحيح منجر مى شود تا مقبول را از غير آن جدا كنيم. ۱
در شرح الفيه سيوطى نيز به حديث نبودن آن تصريح كرده، مى گويد:
آن را جزو انواع حديث ذكر كرده، با اينكه حديث نيست؛ با توجه به گمان راويش و براى آنكه راه هاى رسيدن به شناخت آن تا پذيرش آن را نفى مى كند... و ابن دحيه گفته است: حديث ساختگى... اصطلاحاً آن سخنى است كه برخى از مردم آن را برساخته و به پيامبر نسبت داده اند و چون از بخش حديث افتاده، بدين نام نهاده شده است. ۲
همچنين نزد پژوهشگر ديگرى اين چنين روشن بوده كه مى گويد:
برخى از كسانى كه در زمينه اصول حديثْ كتاب نوشته اند، حديث مجعول را نوعى از انواع حديث دانسته اند. در حقيقت ـ چنان كه از تعريف آن در آينده استفاده مى شود ـ

1.حاشية مقباس الهداية، ج ۱، ص ۳۹۹.

2.اسعاف ذوى الوطر بشرح نظم الدرر فى علم الاثر، محمد بن علامه على بن آدم بن موسى اتيوپيايى ولوى (مدرس دارالحديث خيريه در مكه مكرمه)، ج ۱، ص ۲۸۵.

صفحه از 43