من در جايگاه پاسخ به اين شگفتى، به نقل روايتى بسنده مى كنم كه در بيان صوفيان رواج دارد و آن را به پيامبر(ص) نسبت مى دهند، ولى در هيچ منبعى از منابع حديثى شيعه يا سنى وارد نشده تا توجيه جعل حديث از سوى آنان باشد و آن اين است كه پيامبر(ص)، به گمان آنان، فرمود:
كلام المتقين بمنزلة الوحى من السماء [سخن پارسايان به منزله وحى آسمانى است]. اذا وجدت كلمة على لسان بعضهم، فقيل له: من حدّثك بهذه؟ فيقول: حدثنى قلبى،عن فكرى، عن سرّى، عن ربّى [اگر سختى بر زبان برخى از آنان يافت شد، پرسيده شد: چه كسى اين سخن را براى تو گفت؟ مى گويد: دلم از انديشه ام، از سرم، از پروردگارم]. ۱
پس بر پايه اين روايت، پندارى كه صوفى حق دارد آنچه را مى بيند، به خاطر آنچه پنداشته، مكاشفه بداند و انديشه كج خود را به آن پيوند دهد.
از همين جاست كه احاديث قدسى ـكه جز در منابع صوفيه يافت نشده ـ بسيار شده است.
در اين زمينه به گفته آيه الله مرعشى در حواشى احقاق الحق بنگر كه مى گويد:
اشاره به اين است كه شمارى از محدثان بزرگ، احاديث قدسى، بويژه آن دسته را كه احمد بن متويه به امر مأمون از سريانى يا عبرى به عربى برگردانده، ضعيف شناخته اند. آرى، پاره اى از آن روايات در اخبارِ روايت شده از امامان(ع) از راه هاى معتبر وارد شده است. خلاصه، من احاديث قدسى را در كتاب هاى شيعى و سنى پى گير شدم و جز اندكى ناچيز از آنها را صحيح و موثق نيافتم. ۲
بنابراين، تحقيق در اين زمينه، بايسته است و نبايد با هر سخن رايجى، حتى ميان افراد شناخته شده به صلاح و خوبى، رفتارِ روايت كرد، مگر پس از تحقيق از وجود آنها در منابع معتبر حديثى.
و پس از اين توضيحات و نكته ها به تكميل آنچه در آن مقاله آغاز كرديم، برمى گرديم.
(I)لا شك لكثير الشك
دو عبارت به عنوان حديث هاى نقل شده از معصومان(ع) بر زبان شمارى از فقيهان معاصر و برخى استادان آنان جارى است؛ آن دو، عبارت اند از: «لا حكم لكثير الشك» و «لا شك لكثير الشك».
1.عبدالصمد همدانى حايرى (شهيد ۱۲۱۶ق) در كتاب بحرالمعارف اين روايت را از كتاب فردوس الأخبار نقل كرده است. اين كتاب اخيراً با تحقيق حسين استادولى (انتشارات حكمت، ۱۳۸۱ش) چاپ شده و محققش اشاره كرده كه كتاب فردوس الأخبار خطى است. در الذريعة (ج ۳، ص ۴۷) تصريح شده كه بحرالمعارف در موضوع عرفان و تصوف است. و فردوس الأخبار به فخرالدين عراقى (م ۶۸۸ق) نسبت داده شده و گاه به شهاب الدين سهروردى (م ۶۲۲ق) نسبت داده شده است، كه هر دو از علماى تصوف و عرفان اند.
2.شرح احقاق الحق، ج ۱، ص ۴۶۱.