مأخذشناسي توصيفي أصول اربعمئة - صفحه 177

2. شيخ ابوالعباسى نجاشى(م 450 ق)،
3. شيخ ابو جعفر محمد بن حسن طوسى(م 460ق) آمده است.
در كتب شيخ طوسى و نجاشى مشاهده مى شود كه آنان اصل را عنوانى مستقل براى برخى از كتب حديثى مى دانند.
آقاى جلالى با دلايل سه گانه اى بيان مى دارد كه در ابتدا اين بزرگان از معناى لغوى اصل بهره برده اند، ولى پس از آنان، اين كلمه مفهوم اصطلاحى يافته است.
ايشان، در ادامه، به فرق هاى ميان اصل و كتاب پرداخته، اين آرا را ـكه تفاوت ميان اصل و كتاب را مبتنى بر شخصيت مؤلف، مطلق روايت از معصومان(ع) و يا مطلق روايت از امام صادق(ع) مى دانندـ با استناد به شواهدى ردّ نموده، تعريف برگزيده خود را از اصل ارائه مى نمايد:
والذى أراه أنّ الاصل هو الحاوى للحديث المروىّ سماعاً غالباً عن الامام الصادق من تأليف رواته؛
نظر ما بر اين است كه اصل، غالباً اثرى از دسته نوشته هاى راويان امام صادق(ع) است كه راويان، آن احاديث را به نحو سماع از امام صادق روايت مى كنند.
مطلب ديگر در مقاله آقاى جلالى درباره زمان نگارش اصول است و با ذكر متون متقدمان بيان مى دارد كه اين اصول در زمان امام صادق(ع) تأليف يافته اند.
پس از آن به ذكر نام اصحاب اصولى را كه طوسى و نجاشى برشمرده اند، پرداخته و نام همه آنها را فهرست نموده كه تعداد آنان به 77 نفر مى رسد.
قسمت بعدى مقاله ايشان به بررسى اصول اختصاص دارد كه در آن به دليل مشخص نمودن مفهوم اصل و كتاب، دو اصل و كتاب را به نام هاى كتاب الديات از ظريف بن ناصح و اصل زيد النرسى مورد بررسى قرار داده است.
مبحث بعدى مقاله به عصر تأليف اصول اختصاص دارد. هرچند كه در قسمت پيشين، اشاره اى مختصر به اين موضوع داشته، ولى در اين قسمت، بحث را با شرح و توضيح بيشتر مورد تحليل و بررسى قرار مى دهد. وى علت اختلاف اقوال در اين زمينه را اختلاف تعاريف در اصل مى داند. در ادامه اين بحث، اقوال و آراى بزرگان درباره عصر تأليف اصول عرضه شده است.
بخش بعدى مقاله در باب اهميت اصول اربعمئة است و پس از آن به مسأله تعداد آن اصول پرداخته كه آيا واقعاً تعداد آنها چهارصد عدد است يا خير؟
ايشان خود مى گويد:
با وجود تتبع من، به بيش از هفتاد و چند اصل بيشتر دست نيافتم.

صفحه از 176