نقد مقاله خطبه غديريه امام علی (ع) - صفحه 166

مذكور، آن است كه: اين خطبه، قابل اعتماد نمى باشد و انتساب آن به امام على(ع) كارى غير علمى و ناشيانه است؛ مگر اين كه اسناد ديگرى يافت شود كه با توجه به صحت آنها بتوان اين خطبه را از على(ع) دانست.
امّا نتيجه اى كه ما گرفتيم، با نتيجه اى كه جناب فاكر ميبدى گرفته اند، كاملا متفاوت است. نتيجه گيرى ايشان به شرح زير مى باشد:
درنتيجه بايد گفت: از آنجا كه نسبت به رجال روايت مهمل تصريحى بر جهل و قدح نشده است و ميان دانشمندان نيز سخن يكسانى در بى ارزشى روايت مهمل وجود ندارد، و از سوى ديگر، علامه مجلسى با فرض بى اعتبارى و ضعف روايت مهمل، اين خطبه را در «بحارالانوار» نقل كرده است، مى توان آن را تلقى به قبول كرد؛ به ويژه اين كه بزرگانى چون شيخ طوسى،ابن طاووس، كفعمى، حرّ عاملى و امينى، اين خطبه را نقل كرده اند. ۱
اين نتيجه گيرى از جميع جهات، باطل و كاملا ناسنجيده است؛ لذا براى اثبات بطلان آن، توجه خوانندگان عزيز را به مقدّماتى كه ايشان بيان كرده اند، جلب مى نماييم.
مقدمه اول: بزرگانى چون شيخ طوسى، سيّد بن طاووس، كفعمى، شيخ حرّ عاملى، مجلسى و امينى، آن را روايت كرده اند.
مقدمه دوم: سه نفر از راويان اين حديث، مهمل ـ يعنى ناشناخته ـ هستند و چون كسى از دانشمندان، رجال مهمل را مجهول يا مذموم معرفى نكرده، لذا دليلى براى بى اعتبارى روايات رجال مهمل وجود ندارد.
مقدمه سوم: علامه مجلسى با وجود اين كه روايت مهمل را ضعيف و بى اعتبار مى دانسته، اين خطبه را نقل كرده است.
مقدمه چهارم: در ميان دانشمندان، سخن واحدى در بى ارزشى روايت مهمل وجود ندارد.

1.فصلنامه علوم حديث، ش۷، ص۱۹۳

صفحه از 176