نقد مقاله خطبه غديريه امام علی (ع) - صفحه 169

آيا چون وى دانشمند بزرگى بوده است،بايد اين گونه روايات را از او بپذيريم و بررسى علمى درباره آنها را كنار بگذاريم؟
شيخ صدوق در كتابهايش از جاعلان شناخته شده اى چون عبدالرحمن بن كثير، عبيد بن كثير، محمد بن موسى سمّان، على بن ابى حمزه بطائنى، محمد بن سنان زاهرى، يونس بن ظبيان ازدى، على بن حسّان، عمرو بن شمر جعفى كوفى، ابوالمفضل شيبانى و… صدها حديث نقل كرده است. آيا چون شيخ صدوق(ره) مرد بزرگى بوده، بايد اين گونه روايات او را بدون هيچ گونه بررسى بپذيريم و درباره شرح آنها مقاله هم بنويسيم؟
شايد در ميان مورّخان مسلمان، كسى بزرگتر از ابوجعفر محمد بن جرير طبرى (م310ق) وجود نداشته باشد. كتاب تاريخى او به نام «تاريخ الامم والملوك» نيز يكى از بزرگترين كتابهاى تاريخى است؛ امّا بايد بدانيم كه او هزاران حديث جعلى، درباره تاريخ صدر اسلام، نقل كرده و تمام كتاب هاى جاعلان بزرگى چون سيف بن عمير تميمى را در اين كتاب، وارد كرده است. حال، شما مى گوييد كه چون او مردى بزرگ(!) بوده، ما بايد تمام رواياتى را كه در كتابش آورده است، بدون بررسى بپذيريم؟ جالب است بدانيد كه خود او هم در مقدمه تاريخش، اين را از ما نخواسته است.
برادر گرامى، جناب فاكر ميبدى! انتخاب شما و قلم شما نشان مى دهد كه حضرت عالى از مراتب فضل و علم برخورداريد. من اين مثالها را براى تنوير افكار خوانندگان مبتدى ارائه كردم تا براى آنها معلوم كنم كه بزرگان، گرچه محترم هستند، ولى گاهى بزرگى آنها مانع از آن نمى شود كه اشتباهات بزرگ هم داشته باشند. ما اجازه نداريم به خاطر بزرگى آنها، عقل و خرد خود را ناديده بگيريم و گفته ها و اعتقادات آنها را چون وحى منزل تلقى كرده، در مقابل آنها تسليم شويم. نه خداوند متعال به ما اين اجازه را داده است و نه اسلام عزيز.
پس به صرف اين كه اشخاصى چون شيخ طوسى، ابن طاووس، كفعمى، حرّ

صفحه از 176