نقد مقاله خطبه غديريه امام علی (ع) - صفحه 176

اصلا مقيد به اينكه رواياتش صحيح و معتبر باشد، نبوده است. بنابراين، على رغم آن اعتقاد اوليه، نقل اين خطبه در «بحارالأنوار»، دليل اعتقاد علاّمه به معتبر بودن آن نمى باشد.

اظهار نظر درباره مقدمه چهارم

اينكه گفته اند در ميان دانشمندان، سخن واحدى در بى ارزشى روايت مهمل وجود ندارد، كلامى نادرست است؛ زيرا اكثر منابعى كه ما ديده ايم ـ و برخى از آنها را نيز نام برديم ـ روايت «راوى مهمل» را بى اعتبار مى دانند؛ گرچه از نظر رجالى، درباره او، قائل به توقف هستند؛ ولى روايتش را غير معتبر مى دانند، همان گونه كه روايت راوى مجهول را بى اعتبار تلقى مى كنند و در حكم ضعيف مى دانند. از طرف ديگر، بايد پرسيد كه: فرض كنيم درباره بى ارزشى روايت راوى مهمل، سخن واحدى وجود نداشته باشد. آيا اين عدم اتفاق نظر در بين دانشمندان، دليل اعتبار روايت راوى ناشناخته و مهمل خواهد بود؟

جمع بندى و نتيجه گيرى

هيچ يك از دلايل جناب فاكر براى اثبات اعتبار خطبه منسوب به امام على(ع) درست و قابل دفاع نمى باشد؛ بلكه اكثر آنها نيز عليه ادعاى خود ايشان بوده، گفتارشان را نقض مى نمايد. بنابراين، در تنها سند اين خطبه، سه فرد ناشناخته هست و با وجود اين سه نفر، راهى براى اثبات اعتبار خطبه مذكور، وجود نخواهد داشت.واللّه العالم.
در خاتمه اين گفتار، لازم مى دانم نكته مهمّ ديگرى را نيز متذكر شوم و آن اينكه: در خطبه ها و يا گفتارهايى كه در ملأ عام از گوينده اى صادر مى شود ـ با توجه به حرص عرب در جمع آورى و نقل اين گونه گفتارها ـ حتما چند تن از شنوندگان حاضر، آن كلام را روايت خواهند كرد. به عنوان مثال، حديث غدير خم در محضر بيش از هشتاد هزار نفر، از رسول خدا(ص) صادر شده است. حال، اگر اين واقعه عظيم را فقط يك نفر روايت مى كرد، آيا ما حق نداشتيم در صحت وقوع آن ترديد كنيم؟

صفحه از 176