عزيزان مى خواهم كه از هر گونه تعصب در هنگام كار عملى درباره احاديث، پرهيز كنند؛ زيرا تعصب، انسان را به سوى پيش داورى سوق مى دهد و كسى كه با ذهنيت و پيش داورى با حديث كار مى كند، قبل از ملاحظه قواعد، نتيجه خود را مى گيرد. سپس براى آنكه نتيجه خوش آيندش را چهره علمى بدهد و به ديگران نيز بقبولاند، به هر حشيشى متشبث مى شود و بر خلاف قواعد، سخنانى مى گويد؛ بلكه قواعد بى پايه و جديدى را اختراع مى كند، غافل از آنكه چنين روشهايى در نهايت به ضرر اسلام و حتّى به ضرر مقصود خود او خواهد بود.
در اين قسمت از بحث، لازم مى دانم ـ على رغم ميل باطنى ـ درباره دو روايت ديگرى هم كه جناب فاكر مورد استفاده قرار داده اند، اظهار نظر نمايم. اوّلين روايت، سخنى منسوب به رسول خدا(ص) است كه از «بحارالانوار» نقل شده و متن آن چنين است: «يوم غديرخمّ أفضل أعياد امتى» ۱ مأخذ اصلى اين روايت، «أمالى» شيخ صدوق (ص 0109، رقم 8) است و در سند آن، محمد بن ظهير قرار دارد كه از راويان مجهول و ناشناخته است. بنابراين، سند روايت مذكور، ضعيف و غير معتبر است. البته، نويسنده مى توانست به جاى اين روايت، از روايات ديگرى كه در اين زمينه و با همين مضمون وجود دارند و داراى اعتبار نيز هستند، استفاده كند و همين مقصود را به وسيله آن روايات به اثبات برساند.
همچنين، درباره روايت منسوب به امام صادق(ع): «انّه يوم عيد و فرح و سرور»، متذكر مى شوم كه اين روايت، تنها از طريق محمد بن سنان زاهرى، از داود بن كثير رقّى، از عمارة بن جوين ابو هارون عبدى، روايت شده است و نجاشى درباره محمد بن سنان گويد:« او مردى ضعيف است كه به سخنان وى اعتنا نمى شود و رواياتى كه فقط از طريق او نقل شده اند، معتبر نيستند». ۲ همو درباره داود بن كثير رقّى مى گويد:« اين فرد، جدّا ضعيف است». ۳ ابو هارون عبدى (عمارة بن جوين) نيز از نظر رجال
1.بحارالأنوار، ص۹۷، ح۱۱۰
2.رجال نجاشى، ج۲، ص۲۰۸، ح۸۸۹
3.همان، ج۱، ص۳۶۱، ح۴۰۸