راوي كتاب سليم بن قيس بر ترازو - صفحه 134

بعضى از صاحب نظران، چون ابن عَدّى، منشأ بسيارى از پرسش هايى را كه درباره ابان بن ابى عياش مطرح شده است، نه در خود وى، كه در راويان او يافته، سبب را هم اين دانسته اند كه راويان روايات ابان بن ابى عياش، جماعتى ناشناس بوده اند. ۱ ابان بن ابى عياش در مسأله «جواز يا عدم جواز كتابت حديث»، موضع مثبت داشته و از موافقان كتابت حديث و آمران به آن بوده است. ۲ بر اساس گزارشى، قبيله عبدالقيس چون نام ابان بن ابى عياش فقيه و چند تن ديگر در ميان مواليش وجود داشت، بر خود مى باليد. ۳

بخش دوم. آفات شخصيت علمى ـ حديثى راوى كتاب سليم بن قيس

شخصيّت علمى ـ روايى ابان بن ابى عياش را عوامل و آفات گوناگونى ملكوك و مجروح ساخته است:

2. 1. مسامحه، غفلت و دروغ در عرصه حديث

از ديدگاه علم رجال، يكى از نقطه ضعف هاى شخصيّت ابان بن ابى عياش اشتباهات و لغزش هاى او در بازشناسى رواياتى بوده كه از محدثان و مشايخ حديث مى شنيده است. نمونه اى كه برخى صاحب نظران (ابن حبان) به دست داده اند، درباره سخنانى است كه ابان بن ابى عياش در مجالست با حسن بصرى مى شنيد و حفظ مى كرد، امّا وقتى نوبت به روايت آن سخنان مى رسيد، بسا ندانسته و ناخواسته، كلام و روايت حسن از انس بن مالك ـ صحابى پيامبر(ص) ـ را به شكل حديثى مرفوع از پيامبر(ص) روايت مى كرد. بر اين پايه، در ميان تقريباً افزون از هزاروپانصر حديث ـكه از طريق انس از پيامبر(ص) روايت كرده ـ بسيارى بى اساس اند. ۴ ساجى، متذكر مى گردد كه در نهاد اين شخص نوعى غفلت زدگى وجود داشته كه سبب مى شده در حديث اشتباه كند و به بيراهه رود. ۵ اتهام دروغگويى و نسبت دروغ دادن به پيامبر(ص)، بخش ديگرى از مسائل مربوط به ابان ابى عياش است. برخى از منتقدان صريح اللهجه ابان، به سبب وجود چنين خصلتى در او به انتقادهاى تند و تيزشان از ابان پرداخته اند. ۶ احمدبن حنبل با لحن سرزنش بارى از حديث شناس بزرگى چون يحيى بن معين ـكه در حال نوشتن نسخه اى از روايات ابان بن ابى عياش بودـ پرسيد: «چطور اين [نسخه] را مى نويسى؟ تو كه خود مى دانى ابان كذاب است!» و يحيى پاسخ مى دهد: «آرى، ولى

1.ميزان الاعتدال، ج ۱، ص ۱۴؛ تهذيب الكمال، ج ۱، ص ۳۰۸.

2.ناسخ الحديث و منسوخه، ابن شاهين، ص ۴۷۲.

3.المعارف، ابن قتيبه، ص ۴۲۱؛ قاموس الرجال، ج ۱، ص ۹۵.

4.كتاب الثقات، ج ۱، ص ۸۹؛ تهذيب التهذيب، ابن حجر، ج ۱، ص ۹۹؛ ميزان الاعتدال، ج۱، ص ۱۲.

5.تهذيب التهذيب، ج ۱، ص ۹۹.

6.ميزان الاعتدال، ج ۱، ص ۱۲.

صفحه از 155