امام خميني و فقه الحديث - صفحه 235

بنابراين ، روايات مربوط به قرعه ، ناظر به همين امر عقلايى است و عمومى فراتر از آن ندارد تا مستلزم تخصيص مستهجن گردد . ۱
خلاصه نظر ايشان ، آن است كه روايات قرعه ، در مقام بيان امرى تعبّدى نيست تا با مشكل ياد شده روبه رو گرديم ؛ بلكه تأكيد و تأييد امرى عقلايى است و فراتر از آن ، عموميتى ندارد .

پنج . توجّه به نقد محتوايى حديث

ارزيابى صدور حديث و انتساب آن ، هميشه برپايه سند و رجال حديث نيست ؛ چرا كه جاعلان و وضع كنندگان تلاش مى كردند دروغ هاى خود را در قالبى عالِم پسند ارائه كنند . از اين رو ، بجز توجه به اَسناد و رجال ، بايد به محتوا نيز نظر داشت و محتوا را بر قرآن و سنّت قطعى ، عقل مسلّم و تاريخ قطعى عرضه كرد و سپس در درستى و نادرستى آن ، داورى نمود . غفلت از اين امر ، بسيارى از علما را لغزانده و سبب ارائه چهره مشوّه و ناهمگونى از سنّت معصومان عليهم السلام گشته است .
امام خمينى به اين اصل ، توجه كامل داشت و آن را به نيكى و درستى در فهم حديث به كار مى گرفت . در اين جا به چند نمونه اشاره مى شود :
1 . در حرمت ربا ترديد نيست ؛ چرا كه قرآن با قاطعيت به طرد آن پرداخته و روايات فروانى نيز در طرد و ذمّ آن نقل شده است ؛ اما در لابه لاى روايات به احاديثى بر مى خوريم كه به گونه اى راه فرار از ربا را تعليم مى دهند و چگونگى خلاصى جُستن از آن را مى آموزند ، مانند :

0.عن محمد بن إسحاق بن عمّار ، قال ، قلت لأبى الحسن عليه السلام : يكون لى على الرجل دراهم ، فيقول أخّرنى بها وأنا أربحك ، فأبيعه جبة تقوّم علىّ بألف درهم بعشرة

1.الاستصحاب ، ص۳۹۳ .

صفحه از 246