و در كلمات ائمه اطهار(ع), خصوصاً در «صحيفه سجّاديه» ـ همان صحيفه نورانيه الهيه كه از سماء عرفان عارف باللّه و عقل نورانى, سيد ساجدين(ع) نازل شده براى خلاص بندگان خدا از سجن طبيعت و فهماندن ادب عبوديت و قيام در خدمت ربوبيت ـ, اين لطيفه الهيه, بسيار ذكر شده است. ۱
آنچه تا كنون ذكر شد, توضيح ديدگاه حضرت امام(ره) نسبت به «صحيفه سجّاديه» بود; امّا نگارنده تصوّر مى كند كه اعتبار «صحيفه سجّاديه», هم از جهت سند و هم از جهت تواتر و نيز از جهت قوّت مضمون, قابل اثبات است و چون اثبات اين نظر, احتياج به بحث گسترده اى دارد, فعلاً از آن صرف نظر مى شود. ۲
شايان ذكر است كه از آنچه ذكر شد, ديدگاه حضرت امام(ره) نسبت به «نهج البلاغه» نيز روشن گرديد; زيرا امام خمينى(ره), «نهج البلاغه» را مانند «صحيفه» دانسته و آنچه را درباره «صحيفه» ذكر كرده است, با اندكْ تفاوتى در مورد «نهج البلاغه» نيز جارى مى داند.
به هر حال, تسامح در ادلّه سنن, اقتضا مى كند كه روايات «نهج البلاغه» و «صحيفه سجّاديه», از جهت اخلاقى, قابل استدلال باشند و در عمل نيز آنچه طبق آنها به رجاى مطلوبيت انجام شود, باعث ترتّب ثواب مى گردد و بلكه از ديدگاه اخلاقى, بهترين كتاب در موضوع اخلاق, همين دو كتاب هستند. حضرت امام(ره) فرموده است:
همين ادعيه و همين خطبه ها, و همين «نهج البلاغه» و همين «مفاتيح الجنان» و همين كتابهايى كه ادعيه هستند, اينها همه كمك انسان اند در اينكه انسان را آدم كنند. ۳
1.آداب الصلاة, ص۱۹۲.
2.يك مقاله مفيد در اين زمينه: (اَسناد و مشايخ راويان صحيفه كامله), دكتر منصور پهلوان, علوم حديث, ش۱۲, ص۲۶.(ويراستار)
3.تفسير سوره حمد, ص۱۵۱.