حضرت امام(ره), گرچه ابن ادريس, اين روايات را از «أصول أربعمأة» (مثل كتاب بَزَنطى و ابن بُكير) گرفته است; ولى «أصول أربعمأة», در زمان مشايخ سه گانه (كه كتب اربعه را مى نوشتند), معروف بودند و آنان, سند خود را به صاحبان اصول, ذكر كرده اند; ولى ابن ادريس, چون سند خود را به آن اصول, ذكر ننموده و احتمال دارد ايشان با اجتهاد و حدس خود به دست آورده باشد كه اين اصول از همان مؤلفان است, لذا اين احاديث او قابل اعتماد نيستند; به خلافِ مرحوم صدوق و امثال او كه اصلاً اهل اجتهاد كردن و حدس نبودند و تنها به خبر حسّى اعتماد مى نمودند. به همين جهت, مرسلات مرحوم صدوق, قابل اعتماد است, به خلاف مُرسَلاتِ مرحوم ابن ادريس. ۱ * شبيه همين كلام را حضرت امام(ره) درباره كتاب «الاختصاص» شيخ مفيد نيز فرموده و معتقد است كه مرسلات شيخ مفيد, مثل مرسلات شيخ صدوق, قابل اعتماد نيست; زيرا مرحوم مفيد, اهل اجتهاد بوده و به وجوه ظنّى و حدسى نيز اعتماد مى كرده است, برخلاف مرحوم صدوق. ۲
آنچه ذكر شد, ديدگاه حضرت امام(ره) به نسبت برخى از مهمترين كتابهاى حديثى بود و شايد موارد ديگرى نيز يافت شود كه حضرت امام(ره), ديدگاه خود را درباره كتابهاى روايى بيان كرده باشد كه ما به آن, دست نيافته باشيم.
1.همان, ص۴۷.
2.المكاسب المحرمة,,ج۱,ص۷۸و۲۹۳.