البته چنانكه شهيد(ره) متذكّر مى شود, گاهى لغت قوى براى اماميِ غير ممدوح و غير مذموم ( مانند افرادى چون نوح بن دُرّاج) نيز به كار مى رود. ۱
حديث ضعيف, آن است كه هيچ يك از شروط انواع سه گانه ديگر را نداشته باشد. شهيد(ره) مى گويد:
… الضعيف و هو مالا يجتمع فيه شروط أحد الثلاثة المتقدّمة, بأن يشتمل طريقه على مجروح بالفسق و نحوه أو مجهول الحال أو مادون ذلك كالوضّاع. ۲
كار برد اين چهار اصطلاح از سوى امام(ره) ـ بدون آنكه اقدام به تعريف خلاف مشهور براى آنها بنمايد و يا از قرائنى مبنى بر عدم قبول معناى مشهور استفاده كند ـ, خود, بهترين دليل براى قبول اين تقسيم و اين تعاريف در نزد اوست.
چند نكته
در اينجا قبل از ذكر اسامى, تذكّر چند نكته لازم به نظر مى رسد:
اوّل آنكه امام(ره) براى اتّخاذ فتوا از احاديث قسم اوّل و دوم استفاده مى نمايد; امّا قسم سوم و چهارم را در صورت مطابقت با فتواى خود, به عنوان تأييدْ ذكر مى كند و در صورت عدم مطابقت و يا انحصار دليل, از آنها استفاده نمى كند و بلكه مردود مى شمرَد.
دوم آنكه گرچه اين صفات چهارگانه اوّلاً و بالذات, صفت حديث و نه رجال سند است; امّا چنانكه قبلاً اشاره شد, مى توان از آنها, حال رجال را نيز در ديدگاه امام(ره) به دست آورد.
سوم آنكه با توجّه به تعريف انواع چهارگانه حديث, اين نكته به دست مى آيد كه هرگاه امام(ره) از تعبير موثّق و حَسَن استفاده كند, اعم از آن است كه مضاف اليه اين دو, غير امامى يا ممدوح باشند و يا ديگر افراد سلسله سند. شاهدْ آنكه در موارد فراوانى, ناظر بر استفاده امام(ره) از اين دو است, در حالى كه مضاف به افراد قطعاً تأييد شده هستيم, مثل: «موثّقة زرارة» يا «حسنة محمد بن مسلم».
-103-