ردّ اين گونه خدشه ها و شبهات, جز با تحقيقى ميدانى در آثار فقهيِ استدلالى امام(ره) امكان پذير نيست; زيرا امام(ره) در اين دسته از آثار خود, هنگام اتّخاذ فتوايى خاص در مسائل مختلف, ضمن نقد و بررسى ادلّه مسئله, به مسائل رجالى نيز نظر داشته و با توجّه به مبانى رجالى, فتواى خود را برگزيده است.
پس از اين تحقيق, روشن خواهد شد كه امام(ره), داراى چنان مبانى و روش رجاليِ محكم و منسجمى است كه نمونه آن را در آثار ديگر فقها (حتّى آنان كه خود داراى كتب رجالى هستند), كمتر مى توان مشاهده كرد.
در بيان انسجام مبانى رجالى, تذكّر اين نكته كافى است كه با آنكه كتب استدلاليِ فقهى امام(ره) در طول سالها به نگارش درآمده, امّا بجز مواردى اندك (آن هم در مورد اشخاص و نه مبانى), تعارضى در اين مبانى به چشم نمى خورد. در اينجا اين احتمالْ تقويت مى شود كه امام(ره) يا داراى حافظه اى بسيار قوى بوده, به گونه اى كه مبانى خود در علم رجال و نيز آراى خود را در باب رجال اسناد از ياد نمى برده است و يا آنكه يادداشت ها يا جزوه اى مدوّن درباره اين مبانى داشته كه به دست ما نرسيده است.
مقاله حاضر, سعى دارد با توجّه به وسع خود و نيز قلّت بضاعت نگارنده آن, گوشه هايى از مبانى و آراى رجالى امام(ره) را به نمايش گذارد. به اميد آنكه بزرگان اين فن, با جمع آورى همه آنها, موسوعه اى رجالى از آثار آن بزرگوار تهيّه نمايند و بدين ترتيب, پرده از گوشه اى ديگر از دانش آن روشن ضمير بردارند.
ب) تبيين موضوع
موضوع بحث, عبارت است از: «بررسى مبانى رجالى امام خمينى(ره)» و با توجّه به آنكه علم رجال, مباحث خود را عمدتاً در زمينه نقد و بررسى احوال رجالِ واقع در سلسله اسناد رواياتْ متمركز مى كند, ما هم با همين ديدگاه به بررسى آراى رجالى امام(ره) مى پردازيم و حتى الامكان, از ورود در مباحث غير رجالى, همچون مباحث مربوط به علم درايه, خوددارى مى كنيم; امّا از آنجا كه بعضى از مباحث غير رجالى,