فصاحتها و بلاغتها و إن توجب نحو وثوق على صدورها, لكن لاتوجبه فى جميع فقراتها واحدة بعد واحدة, حتى تكون حجة يستدلّ بها فى الفقه, و تلقّى أصحابنا ايّاها بالقبول كتلقّيهم «نهج البلاغة» به, لو ثبت فى الفقه أيضاً, إنما هو على نحو الاجمال, و هو غير ثابت فى جميع الفقرات. ۱
3. اصل زيد نرسى
زيد نرسى, يكى از اصحاب امام صادق و امام كاظم(ع) است ۲ كه در كتب رجالى مورد توثيق و تضعيف قرار نگرفته است. لذا در وثاقت او و اعتبار اصلش بين رجاليان و به تبع آنها فقها, اختلاف رُخ داده است و از آنجا كه توثيق خاصّى درباره او وارد نشده, بعضى براى اثبات وثاقت او دست به دامان قرائن و دلائل ديگرى گشته اند. از جمله, علامه طباطبايى(بحرالعلوم) و علامه مجلسى(ره) همين طريق را پيموده اند و امام(ره), چهار دليل از قول آنها براى اثبات وثاقت زيد نرسى و صحّت اصل او از قرار زير نقل مى كند:
1. نقل يكى از اصحاب اجماع (يعنى محمد بن ابى عمير) از او,
2. داشتن «اصل»,
3. سكوت ابن غضائرى درباره او,
4. نقل روايات او در كتب اربعه. ۳
آن گاه امام(ره) وارد نقد و ردّ اين دلائل مى شود و در اين راه, بحثهاى مبسوطى همچون بحث «اصحاب اجماع» و «اصل» را مى گشايد.
به نقد و ردّ سه دليل اوّل, در بيان امام(ره) در فصل قبل پرداخته شد ۴ و اكنون فقط
1.المكاسب المحرمة, ج۱, ص۳۲۰.
2.جامع الرواة, ج۱, ص۳۴۳.
3.كتاب الطهارة, ج۳, ص۲۴۳و۲۴۴.
4.همان, ص۲۴۴ـ ۲۶۸.