تفسير ابو جارود - صفحه 66

گروهی از پیروان زید علیه السلام را به دنبال خود کشید و فرقه زیدیه جارودیه را بنا نهاد.۱ در کتب ملل و نحل، عقاید خاصی را به این فرقه نسبت داده‏اند که مفاد برخی از آن‌ها، از انحراف عقیده و عدم پذیرش امامت امام زین العابدین علیه السلام و امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام حکایت می‏کند و مفاد برخی دیگر، بر مخالفت آنان با امام صادق علیه السلام دلالت می‏کند،۲ بویژه که امام در قیام زید علیه السلام و پسران عبد الله‏ بن حسن شرکت نکرد و آنان را یاری ننمود. از این رو صاحبان این کتب معتقدند چنین کسی گمراه است.
تاریخ زندگی ابو جارود پس از قیام و شهادت زید علیه السلام، مبهم است و هیچ گزارش روشنی در باره او نیست، از همین رو نمی‏توان قضاوت روشنی از این دوران داشت. آنچه که از رجالیان نقل شده است، زیدی شدن اوست. شیخ طوسی گفته است گروه جارودیه منتسب به او هستند۳ ولی نجاشی در این ‌باره سخنی نگفته است و تنها تغییر مذهب او را گزارش کرده است.۴ ابن غضائری و برقی نیز در باره مذهب او چیزی نگفته‏اند. بر اساس آنچه به دست آمده نخستین گزارش در باره انتساب جارودیه به ابو جارود، گزارش مسعودی است که از ابو عیسی محمد بن هارون وراق (م 247 ق) نقل کرده است.۵ این گزارش اگر چه به حیات ابو جارود بسیار نزدیک است ولی مربوط به دورانی است که حسن بن محبوب (م 224 ق) روایت لوح فاطمه علیها السلام را که در آن به اسامی دوازده امام اشاره شده، از ابو جارود نقل می‏کند و به همین خاطر دشوار است بپذیریم دیدگاه ابو جارود ـ با چنین عقیده‏ای نسبت به امامت ـ در باره امام باقر علیه السلام و صادق علیه السلام مطابق عقاید فرقه جارودیه باشد.
در بخش تبارشناسی آورده شد که برخی از ارباب ملل و نحل هنگام یادکرد نام و کنیه رئیس جارودیه، نام دیگری را نقل کرده‌اند ولی در میان احادیث به روایتی بر می‏خوریم که دلالت دارد فرقه جارودیه در دوران امام صادق علیه السلام شناخته شده بوده است، همچنان که در

1.. مروج الذهب، ج ۳، ح ۲۲۰.

2.. فرق الشیعة، نوبختى، ص ۵۳ ـ ۵۹.

3.. الفهرست، طوسی، ص ۱۳۱. نیز، ر.ک: رجال الطوسی، ص ۱۳۵ و ۲۰۸.

4.. رجال النجاشی، ص ۱۷۰، ح ۸۴۴.

5.. مروج الذهب، ج ۳، ص۲۲۰.

صفحه از 74