و قرآن اند، حادث است؛ و بدان جهت که معارفی است حقیقی، در علم خدا، مانند علم خدا به سایر موجودات، قدیم خواهد بود؛ چون خود خدا قدیم است. بنا بر این، معنای قدیم بودن قرآن این میشود که علم خدا، قدیم است. بر این اساس، کسی که قائل به قدم قرآن است، چنانچه مرادش از قرآن، حروفی باشد که خواندنی است و صوتهایی که ترکیب یافته و دال بر معانی خویش است و میخواهد بگوید چنین قرآنی مسبوق به عدم نبوده، این کلامش بر خلاف وجدان خودش است؛ اما اگر مقصودش این است که خدا عالِم به آن بوده و به عبارت دیگر علم خدا به قرآن قدیم است، ایرادش این است که این اختصاص به قرآن ندارد؛ بلکه علم خدا به تمامی موجودات قدیم است؛ چون ذاتش قدیم است و علمش هم در این بحث، علم ذاتی اوست، عین ذات اوست».
10. قرآن و کتابهای آسمانی
آخرین فصل بخش یکم با عنوان «قرآن و کتابهای آسمانی»، شش باب دارد: 1. تأیید کتابهای آسمانی؛ 2. حاکم بر کتابهای آسمانی؛ 3. مژده دادن پیامبران و کتابهای آسمانی؛ 4. ایمان آوردن گروهی از اهل کتاب؛ 5. علّت ایمان نیاوردن گروهی از اهل کتاب؛ 6. پنهان ماندن بخشی از کتابهای آسمانی توسط گروهی از اهل کتاب.
پایانبخش این فصل، «پژوهشی در باره بشارتهای تورات و انجیل در مورد پیامبر خاتم» است.در این پژوهش، پس از طرح بحث، در ده موضوع این مسئله بررسی شده است: 1. بشارتها در کدام تورات و انجیل است؟؛ 2. کتاب مقدّس موجود چه میگوید؟؛ 3. پیشگوییهای تورات؛ 4. ظهور آخرین شریعت الهی از فراز کوه فاران؛ 5. وعده ظهور پیامبری از نسل حضرت اسماعیل علیه السلام؛ 6. شتر سوار (راکب البعیر) کنایه از چه کسی است؟؛ 7. مژدههای انجیل؛ 8. پیامبری که چشم به راهش بودند؛ 9. اسبسواری به نام امین؛ 10. واکنش یهودیان و مسیحیان در مقابل بشارتهای موجود در کتاب مقدّس.